نقل قول نوشته اصلی توسط 312 نمایش پست ها
مطلب ابتدایی تاپیک درباره سود مردم از سپرده گذاری در بانکها هست واین مطلب اخیر درباره سودبانکها از دادن وام به مردم.
اولی معمولا ابتدائا جنجالی وطمع برانگیزونهایتا مایوس کننده هست.دومی معمولا امیدوارکننده و نهایتا مایوس کننده هست.اگر این 4سال هم بخواد تعرفه های بانکی هی بالا و پایین بشه باز سرمایه ملت از جاهایی غیراز بانکهای رسمی سردرمیاره.دودش مجددا میره تو چشم کل مملکت.فدرال رزرو یانکیهاهم اینقدر نرخ سود رو بالا و پایین نمیکنه

با سلام خدمت جناب 312 بزرگوار
با تشکر از همراهی شما ....
بله دقیقا مساله اصلی همین جاست عدم همکاری و تعامل متقابل بانکها با سیستم بانکداری کشور یعنی بانک مرکزی ....

اشکال بزرگ سیاست اقتصادی فعلی در کشور ساختار سیستم بانکی و نوع عملکرد اونهاست



من خبری رو که از سود تسهیلات براتون ارسال کردم نشون میده که بانکها همکاری لازم و بایسته رو با بانک مرکزی ندارند و با توجه به مواردی که براتون مینویسم ثابت میکنه که به دلایلی بانکها بصورت خودمختار عمل کنند و به قول شما با ایجاد شرایط طمع برانگیز دون میپاشن برای مردم تانقدینگی به سمتشون سرازیر بشه اما باز این اشکالی نداره اگر اون نقدینگی در راه صحیح استفاده میشد
از طرفی هم سود تسهیلات بانکی رو که بانک مرکزی بر اساس سیاست های از پیش تعیین شده با نرخ 22 درصد تعیین شده بانکها با نرخ های اختیاری روی اون مانور میکنند عدم هماهنگی بین سیستم بانکداری های کشور و بانک مرکزی بحران خطرناکی رو به ارمغان میاره

برای روشن شدن مطلب من مثالها و مواردی رو ذکر میکنم تا بطور شفاف به مشکلات این امر و نوساناتی که تا کنون در تعرفه های بانکی شاهد بودیم رو تحلیل کنیم


همونطور که میدونید در جوامع توسعه یافته برای تقویت سیستم اقتصادی کشور نیاز به اهمیت به کار و تولید و واردات مایحتاج اولیه امری بدیهیه
برای ایجادو پیشرفت یک نظام اقتصادی متعادل و عدالت محور نیاز هست که ساختارهای اساسی توسط تصمیمات بانک مرکزی جهت تغییر نرخ سود های بانکی مورد کنترل و طبق مقرراتی اجرایی بشه و در این میان نظام بانکی هر کشور عموما موجبات پیشرفت رو میتونه برقرار کنه

اما متاسفانه در سالهای اخیر اقتصادمون با پدیده دلالی در سطوح مختلف روبرو شد و سواگری شد سایه بزرگ اقتصاد ایران

معمولا نظام بانکی بایستی در خدمت تولید و کار باشه و با تقویت و گسترش فعالیت های مولد اقتصادی بتونه چرخه اقتصادی رو به سهولت بچرخونه

ولی اقتصاد ما از طریق عملکرد بانک ها تبدیل شده به اقتصادی پول مبنا که هدفش خلق پول از پول هست



که بزرگترین خطر و آفت اقتصادی در یک جامعه و تبعات اون از هر معضلی سنگین تر هست



در حال حاضر مکانیسم نظام بانکی باعث شده مطالبات معوقه بیش از 60 تا 70 هزار میلیارد تومانی ایجاد بشه
از طرف دیگه مردم و خیلی از سرمایه گذاران به خاطر نرخ بالای سود بانکی وسوسه میشن تمام نقدینگی خودشون رو روانه بازار پول کنند

و منتظر سودهای بالای 20 درصد که توی هر بانکی هم سلیقه ای اجرایی میشه کنند و این باعث خونه نشین شدن مردم میشه چون عادت میکنند به کسب سود راحت و بی دغدغه پول و دست از کار میکشند به امید دریافت سود ماهانه در خونه استراحت میکنند و بدون هیچ تلاش و کار و کوشش تولیدی از پولشون پول درمیارن
نتیجه اون میشه تعطیلی بنگاه های تولیدی در اقتصادی که بر پایه خلق پول از پول شده

از طرفی هم که چون نظام بانکی کشورمون یک ساختار دقیق برای هدایت منابع به بخش های مولد و تولیدی نداره و عقود مضاربه و مشارکت مدنی برای رونق تولید هم با انحرافات اساسی و ضعف نظارت روبرو هست نقدینگی های مردم از طرق مختلف در فعالیت های غیر مولد (غیر تولیدی )بکار گرفته میشه که این شرایط خطرناکی برای اقتصاد هر کشوره

همونطور که خودتون هم شاهد هستید نفوذ اقتصاد پول مبنا در سالهای اخیر باعث شده فعالیت های مولد کاهش و به حال تعطیل در بیان
در حالیکه در عرصه تولید، فعالان تولیدی هم به دلیل مشکلات مختلفی که در تولید دارند و به دلیل ریسک بالا و نا اطمینانی از فضای اقتصادی از یک طرف و نرخ سود بالای نظام بانکی از طرف دیگه تمایل این گروه رو به دست کشیدن از کار و به کار گیری سرمایه شون در اقتصاد پول مبنا افزایش میده
نتایج و گسترش این سبک باعث میشه اقتصاد کشور به سمت اقتصاد دلال معابانه سوق پیدا کنه و بنگاه ها و مردم تنها راه کسب درآمد رو سود ماهانه بانکی بدونند و برای تامین نیازهاشون مجبور میشن وابسته به کشورهای دیگه بشن
این سبک درآمد نوعی ثروت کاذب رو گسترش میده و در آینده خیلی نزدیک بحران اقتصادی رو صد چندان میکنه


این شرایط برای بانکها خیلی جالبه ولی برای اقتصاد کشور مخربه



برای فاصله گرفتن از این ساختار و بهبود اوضاع نقش بانک مرکزی بسیار حیاتی و موثر هست بطور کلی حاکمیت بایستی الگوی جدیدی رو به جای ساختار نظام بانکی فعلی جایگزین کنه و به جای اقتصاد پول مبنا اقتصاد تولید مبنا و کار محور رو جایگزین کنه تا به جای ثروت کاذب ثروت واقعی بر پایه کار و تولید ایجاد بشه


یکی از بزرگترین اصلاحاتی که باید مورد توجه قرار بگیره مبارزه جدی با فساد و رانت و انحصار و.......هست
باید ساختار بانکی به نوعی تغییر پیدا کنه که بانک های سرمایه گذار با مدیریت صحیح به شکلی واقعی نه شعاری و صوری در تولید در پروژه های ملی سرمایه گذاری و مشارکت کنند و در سود و زیان با فعالان اقتصادی شریک بشن


برای ایجاد این شرایط بانک مرکزی بایستی نظارت دقیق و مسئولیت پذیری رو در نظام بانکداری کشور اعمال کنند در صورتیکه موسسات مالی و اعتباری و بانک های خصوصی همونطور که در سالهای اخیر هم شاهدش بودیم بصورت رشد قارچ گونه گسترش پیدا کردند چه بسا ما در کوچه پس کوچه های شهرمون و خیابانهای فرعی شاهد افتتاح شعبات که ادامه این امر باعث تعطیلی کسب و کارهای خردو جایگزینی شعبات بانکی میشن رو شاهد هستیم

و نتیجتا اقتصاد ما لبریز میشه از دلالان اقتصادی



پس میشه نتیجه گرفت که سیاست فعلی دولت در حال حاضر اجرایی کردن اقتصاد کار و تولید محور هست و تمام تلاشش ور در این زمینه میکنه و عدم همکاری موسسات مالی و اعتباری و خصوصی و خودمختاریشون در مقابل بانک مرکزی باعث شده نرخ سود سپرده و نرخ های سود تسهیلات با نوسانات مختلفی مواجه بشه
در حالیکه بانک مرکزی با تثبیت و تعیین و اجرایی کردن نرخ سودها و هدایت سرمایه موسسات به واحد های تولیدی معتبر میتونه جلوی این فاجعه رو بگیره


با تشکر از توجه شما