دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11

موضوع: درباره امام رضا ع

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #11
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : درباره امام رضا ع

    آداب حين تشرف

    دومين ادب از آداب حين تشرف، بر عتبه بوسه زدن و سر بر سجده شكر نهادن است.
    زائر با شور و شعف وصف ناپذير از وصال، پاي بر خاك مي‌نهد و آرام و مبهوت بر آستانه؛ حرم مي‌ايستد؛ خاك‌نشين، عرش مقام مي‌گردد و سر به نشانه تسليم بر خاك فرود مي‌آورد و سجده شكر، بوسه بر زمين مي‌زند، همان شكر، كه پاسخ توفيقي است كه شامل حالش شده است؛ آنگاه گام بر حريم حرم مي‌نهد. زائر بيدار دلي كه از لحظه حركت با خيال يار سر كرده و با اشتياق ديدارش عزم سفر كرده، بار و بنه بسته و دل به سختي سفر نباخته و در لحظه ورود در قاب چشمانش عكس رخ يار را به نظاره مي‌نشيند و در برابر آن همه بزرگي، سكوت و اشك تنها نشانه عجز و نيازش مي‌گردد.
    ما در پياله عكس رخ يار ديده‌ايم
    اي بي خبر ز لذت شرب مدام ما
    در مورد بوسيدن عتبه نص و روايت صريحي موجود نيست اما آنچه مي‌توان ذكر كرد اين است كه فرقه اماميه بر اين ادب پاي بندند «و لا كراهة في تقبيل الضرائح بل هو سنة عندنا و لو كان هناك تقية فتركه أولى. و أما تقبيل الأعتاب فلم نقف فيه على نص نعتد به و لكن عليه الإمامية»(1)
    و اما نظر ديگر علما بر استحباب اين ادب است. بنابراين اگر زائر در درگاه اهل بيت(ع) سجده شكر كند و نيت او در اين امر شكر خداوند باشد به جهت توفيق زيارت شايسته‌تر است؛ هم زائر سجده شكر كرده وهم جز براي خدا خضوع و خشوعي نداشته است.
    3ـ سومين ادب؛ پاي راست را در هنگام ورود و پاي چپ را در هنگام خروج مقدم داشتن است. در روايتي از امام صادق(ع) كه به صفوان در مورد شيوه زيارت قبر اميرالمؤمنين(ع) آموخته بودند اين چنين آمده است «ثم قبل العتبه و قدم رجلك اليمني قبل أسيري(2)» پس آستانه را ببوس و پاي راست را قبل از پاي چپ حركت ده. ادب زيارت حكم مي‌كند كه زائر پس از خواندن اذن دخول و ايجاد رقت قلب در دل خويش پاي راست را جلو نهد و در حال خروج پاي چپ را پيش گذارد. بين حريم حرم و حريم مسجد فاصله‌اي نيست هر دو بيت الله اند و اين ادب در هنگام ورود به مسجد نيز اشاره شده است با پاي راست وارد شدن، يعني اعتراف به راستي و وحدانيت خدا، يعني نهادن پايي بر خاك كه از سر صداقت و يكرنگي پيش مي‌رود و وارد مي‌شود، يعني اقرار و اعتراف بنده‌اي كه از سر تسليم و ارادت به ولي خدا پناه آورده است، يعني دل شكسته و پيوسته به لطف يار، يعني دلي از غير بريده و به يار رسيده يعني...
    4ـ چهارمين ادب؛ در صورت عدم ازدحام جمعيت و به نحوي كه موجب مزاحمت اذيت ديگران نباشد به ضريح مطهر نزديك شدن و پنجه در آن افكندن و بر آن بوسه زدن.
    بعد از اين همه توبه و اعتراف، سر دل گفتن و مقدمه‌چيني، ديگر عرصه خودنمايي‌ است. جايي كه زائر جسور مي‌شود و اين جسارت به او بال پرواز مي‌دهد، مي‌پرد تا اوج، بر فراز گنبد يار، مثل يك كبوتر دل باخته در محضر يار. چه مي‌كند اين حس با دل آدمي با ذكر و اذن طلبيدن از وي آنگونه كه موجب آزار ديگر ميهمانان نشود، به ضريح نزديك مي‌شود و قصه دلدادگي خود را خط به خط، كلمه به كلمه بازگو مي‌كند. شكوه مي‌كند از دنيا فريبان يارنما، آن همه به زبان اشك، بهترين زبان زنده دنيا، با زمزمي به رنگ پرنيان عشق به نجوا مي‌نشيند و مي‌گويد، مي‌گويد و مي‌گويد...
    در متون ديني ما ذكر شده است كه امام سجاد(ع) كنار قبر پيامبر مي‌ايستاد و به سمت قبله قد علم مي‌كرد و آنگاه مي‌گفت: «بارالها! به تو با همه وجودم پناه مي‌آورم و به قبر نبي تو حضرت محمد(ص) روي مي‌آورم. خداوندا در حالي هستم كه مالك آنچه كه خير و صلاح من است و به آن اميد بسته‌ام نيستم و قدرت دفع بدي و شر و آنچه كه از آن برحذر هستم را ندارم و همه امور را به دست قدرت شما مي‌دانم هيچ فقيري از من ناچيزتر نيست. پروردگارا! به آنچه كه از خير نازل فرموده‌اي محتاجم، خداوندا با خير و نيكي به من روي كن زيرا هرگز كسي قدرت منع خير تو را ندارد. خداوندا! به تو پناه مي‌آورم از اين كه دلم و ظاهر وجودم تغيير كند و شكل انساني را از دست بدهم يا نعمتي كه به من انعام فرمودي از من زايل شود. خداوندا! مرا با تقوا و پرهيزگاري مكرم فرما و با نعمت‌هاي فراوانت مرا جميل و زيبا و با طراوت قرار ده و در سايه سلامت و صحت قرار ده و توفيق شكر سلامتي و عافيت را نصيب فرما.»(3)
    در برخي توصيه‌ها آداب بوسيدن قبر را از آداب مهم زيارت دانسته‌اند. و به آن اهميت فراواني داده‌اند. به عنوان نمونه سيدبن طاووس درباره زيارت ابالحسن امام هادي(ع) مي‌فرمايد: «ثُمَّ قَبِّلِ الْعَتَبَةَ وَ قَدِّمْ رِجْلَكَ الْيُمْنَى قَبْلَ الْيُسْرَى»(4) و همين عبارت در مورد زيارت امام حسن عسگري(ع) نيز ذكر شده است.(5)
    5ـ پنجمين ادب؛ به هنگام زيارت، پشت به قبله و رو به قبر مطهر ايستادن.
    در اين ادب از آداب حين تشرف، سري نهفته است و آن اين كه قبله حقيقي ولي الله معصوم است. ظاهراً اين ادب مخصوص اهل بيت(ع) و معصومين است و براي غير معصوم چنين ادبي هرگز ذكر نشده است بلكه در زيارت مؤمنان و اوليا و ساير بندگان خاص خداوند آن است كه زائر پشت سر يا بالاي سر رو به قبله به دعا و زيارت و راز و نياز مشغول شود اين ادب در زيارت حضرت معصومه نيز صادق است.
    6ـ جز در حالت ضعف و بيماري در حال ايستاده زيارت كردن. شايسته است زائر نماز و دعا و زيارت را ايستاده بخواند.
    وقتي طعنه زنان كور دل به آن پيرزن كه چند دوك نخ براي خريدن يوسف آورده بود گفت: كه اين خريداران تمامي ثروت خود را پيشكش برده فروشان مصر كرده‌اند و تو چند دوك نخ آورده‌اي؟ پيرزن آهي از نهانخانه دل بر كشيد و گفت: مي‌دانم كه اين پيشكش من در برابر آن همه ثروت مدعيان اندك است! اما دوست داشتم من هم جزو خريداران يوسف باشم. حكايت غريبيست عاشقي، عشق تنها وديعه خداوند است كه هيچ نعمت ديگري توان برابري با آن را ندارد و چقدر ظريف است مرز عاشقي و مدعي بودن! خريدار يار بودن و دلبري در محضر او، توان و يارايي آنچنان نمي‌خواهد، همين كه اندكي پي قد قامت ديدار رخش قد علم كني و به احترام آن همه شكوه و عظمت و غناي يار، جرعه‌اي از فقر و زمزمه‌اي از مناجات را چاشني كني تو هم جز زائران حريم ملكوتي‌اش خواهي شد.
    «ثُمَّ قَبِّلْ ضَرِيحَهُ وَ ضَعْ خَدَّكَ الْأَيْمَنَ عَلَيْهِ ثُمَّ الْأَيْسَرَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى حُجَّتِكَ الْوَفِيِّ وَ وَلِيِّكَ الزَّكِيِّ»(6)
    محدث قمي: گرچه اين ادب صريحاً در جايي ذكر نشده ولي خوبي آن از جهات كثيره‌اي استفاده شده است.
    7ـ هفتمين ادب ذكر تكبير و لا الا الله و و حده لا شريك له بر زبان جاري ساختن.
    يكي از آدابي كه قبل از زيارت شايسته است و از دستورالعمل‌هاي زيارتي بر مي‌آيد، گفتن تكبير در هنگام ديدن قبر مطهر است. در لحظه ورود، زائر نگاهش به آن بزرگواران كه مي‌افتد از هجوم ناگهاني آن همه فيض و شكوه كه هر نظاره‌گري را به شگفتي وا مي‌دارد و دلش را از فرش به عرش مي‌كشاند، تنها كلامش، ذكر «الله اكبر» است، زائر در مقام ابراز آن همه شگفتي چاره‌اي جز تسليم و رضا و نجواي ذكر جليل الله اكبر ندارد. ائمه آينه تمام نماي صفات و اسماي الهي‌اند و نظاره آن شكوه ايزدي در وجود بنده‌اي نيك، نشانه‌اي از اسرار الله و اقراريست به بندگي خدا.
    شايد رمز ديگر اين تعبير آن است كه زائر حيران و ناهشيار اگر از غفلت خويش فاصله نگيرد و دقت لازم را نداشته باشد ممكن است غرور را با خدا اشتباهي بگيرد و اين كمين‌گاه شيطان است. همان لغزشگاه پندارهاي باطل آدمي. همان قصه ديرينه كه احتمال لغزش آن حتي براي ملائكه الله نيز وجود داشت. آنها با ديدن اهل بيت(ع) در معرض خطا قرار گرفتند و ائمه به تقديس و تسبيح خداوند پرداختند تا فرشتگان متوجه شوند كه آنها خدا نيستند.
    بر اين اساس زائر مأمور شده است كه در بدو ورود و تشرف به محضر آن بزرگواران در عين مشاهده تمامي اسما و صفات خداوندي در وجود آنان با گفتن الله اكبرهاي مكرر خود را از ابتلا به غلو و انتساب خداوندگاري به آنان مصون بدارد.(7) امام محمدباقر(ع) نيز در اهميت اين ادب ذكر مي‌كنند: چون امام را ديد تكبير بگويد و هر كه پيش روي امام تكبير بگويد و نيز بگويد «لا اله الا الله، وحده لا شريك له» خداي متعال براي او خشنودي و رضوان اكبر خود را واجب خواهد نمود و بين او و حضرت ابراهيم و پيامبر اكرم(ص) و پيامبران الهي در قيامت در دارالجلال جمع خواهد كرد.(8) بنابراين تكبير از آداب ملاقات امام است چه در حال حيات چه در حال ممات.
    8ـ هشتمين ادب؛ قرائت زيارتنامه‌هاي وارده از معصومين در حين زيارت.
    نوبتي هم باشد نوبت دعاست. فرصت نياز بنده و ناز مولا! صحبت از همنشيني و دلدادگيست، آن هم با كلامي كه سفارش شده از آنهاست، با چاشني جرعه‌اي اشك كه دردانه‌وار بر پهناي صورت مي‌لغزد. ذكر جليلي است آميخته با مضامين ناب و آتشين عرفاني، عجين شده با ذره ذره عشق، جمله جمله نياز، كلمه كلمه عطش، به زلالي آب، همرنگ و همجنس سيل اشك زائر كه از سر صدق و تسليم و رضا مهمان چشمانش مي‌گردد. لفظ رفيعي كه حتي ناب‌ترين شعرها و داستان‌هاي دنيا با تمام پوشش‌هاي دروغين آرايه‌ها، با رنگيني كاذب جملات، هرگز به حلاوت و شيريني آنها نمي‌رسند.
    علامه حلي در تذكره الفقها استحباب زيارت را تنها به زيارات وارده از معصومين منقول مي‌داند و در نوع زيارات اهل‌البيت(ع) اين جمله را به تكرار بيان مي‌كند. «و يستحب ان يزره بالمنقول» «زيارت با نفس حضور و سلام دادن حاصل مي‌شود و ليكن اگر خواست زيارتش را بخواند زيارت مأثوره و وارد شده از معصومين را بخواند.(9)»
    متن زيارات وارده از ائمه علاوه بر توصيف و اقرار به كمالات و فضايل بي‌حد و حصر ايشان و جايگاه بي‌نظير آنان در دنيا و آخرت حاوي 5 موضوع كلي است كه در متن همه زيارات يافت مي‌شود: 1ـ سلام 2ـ شهادت 3ـ صلوات 4ـ تولي و تبري 5ـ دعا و توسل
    خواندن زيارتنامه‌هايي كه اهل‌بيت(ع) به دوستداران و شيعيانشان آموخته‌اند، عرض سلام و ادب است و اقرار به مقام و منزلت ايشان در نزد پروردگار، و لكن با عباراتي سنجيده‌تر و مؤدبانه‌تر. بنابراين شايسته است زائر براي تكميل عرض ادب و ارادت خويش به پيشگاه آن بزرگواران از متون زيارات معتبر بهره گيرد. در اين زمينه توجه به چند نكته لازم و ضروري است.
    نكته اول؛ استفاده از متون زيارتي كه از خود اهل بيت(ع) رسيده است و از نظر انتساب به آن بزرگواران مورد اطمينان مي‌باشد اين ادعيه به دو گروه تقسيم مي‌شوند.
    اول، زيارات جامعه كه در زيارت هر يك از اهل بيت(ع) مي‌توان آنها را خواند و از معتبرترين و پرمحتواترين آنها يكي زيارت امين الله و ديگري زيارت جامعه كبيره است.
    دوم؛ زيارت خاصه هر يك از چهارده معصوم، كه خود آنها نيز به زياراتي كه در زمان معيني اختصاص ندارند و زياراتي كه مختص ايام خاصي است تقسيم مي‌شوند.
    نكته سوم؛ اين كه زائر در انتخاب متن زيارتنامه هم، تناسب محتواي آن با حالات دروني خويش را در نظر بگيرد و همه با توجه به حجم متفاوت متون زيارات تناسب حجم زيارتنامه با توانايي و ظرفيت جسمي و روحي خويش را مراعات كند. پرداختن به زيارتنامه‌هاي طولاني براي كساني كه جسماً كم توانند و يا از نظر روحي هنوز ظرفيت لازم را ندارند موجب مي‌شود كه در اواسط كار خسته شوند و ذوق و حال و توجه خويش را از دست بدهند و صرفاً با تكلف و اجبار و براي پايان رساندن متن زيارتنامه، به خواندن آن بپردازند كه اين نه تنها موجب كم و يا بي‌بهره شدن كار زائر مي‌گردد حتي ممكن است به زده شدن و بي‌رغبتي وي به انجام زيارت و خواندن زيارتنامه در موارد بعد منجر شود.
    آنچه گفته شد منحصر به زيارت نيست بلكه شامل همه امور مستحب مي‌باشد. شرط ثمربخشي و تأثير مستحبات انجام آنها با شوق و رغبت است و با اكراه و بي‌ميلي و خستگي و بي‌رغبتي انجام دادن آنها نه تنها كم يا، بي‌اثر است بلكه ممكن است به زده شدن و بي‌رغبتي شخص به انجام آنها در آينده نيز منجر شود.
    سومين نكته؛ به هنگام خواندن الفاظ زيارتنامه به معاني آنها نيز توجه داشته باشد و با حالتي كه احساسات و مكنونات قلبي خود را در قالب الفاظ بيان كند زيارتنامه بخواند.
    اين به آن معنا نيست كه بسياري از زائران كه با زبان عربي آشنايي ندارند و معمولاً معاني الفاظ زيارتنامه‌هايي را كه مي‌خوانند متوجه نمي‌شوند، از خواندن زيارتنامه هيچ بهره‌اي نصيبشان نمي‌شود، زيرا در صورتي كه خواندن زيارتنامه همراه با عشق و ارادت به مزور و در مقام ابراز آن انجام مي‌شود و زائر اجمالاً بداند كه اين الفاظ به مزور اظهار ارادت و محبت مي‌كند و موجب بهره‌هاي بسياري براي او خواهد بود لكن اگر اين امر توأم با درك معاني الفاظ باشد قطعاً ثمرات بيشتري براي زائر خواهد داشت.
    نكته چهارم: اينكه به اقتضاي ادب در صورت عدم ضعف و بيماري بهتر است زائر در حال ايستاده به خواندن زيارتنامه بپردازد، (كه در آداب قبل به آن اشاره شد) و با طمأنينه و آرامش و به لحن شمرده و آرام و مؤدبانه و با صداي كوتاه زيارنامه را بخواند. خواندن تند با لحن تحكم‌آميز و با صداي بلند و فريادگونه و با حالتي كه گويا صرفاً در مقام رفع تكليف انجام مي‌شود چندان لطفي نداشته و شايسته آن محضر والا نيست.
    همان‌طور كه قبلاً گفته شد با صداي بلند خواندن زيارتنامه علاوه بر اين كه خلاف ادب است موجب آزار ديگران و از بين رفتن توجه و تمركز آنان نيز مي‌شود كه خود نيز امري ناپسند و نارواست.
    نكته پنجم: اين كه زائر تمام وقت خود را به خواندن زيارتنامه‌هاي مختلف اختصاص ندهد و براي راز دل گفتن‌هاي خويش از يك سو و با سكوت و آرامش به خود مزور توجه نمودن و از حضور در محضر وي لذت بردن از سوي ديگر زماني باقي بگذارد.
    1ـ بحارالأنوار، جلد 97، ص 136، باب 3، آداب الزيارة و أحكام الروضات‏.
    2ـ بحارالانوار، جلد 97، ص 284.
    3ـ وسايل الشيعه، جلد 14، ص 342 و 343.
    4ـ بحارالانوار، جلد 99، ص 65.
    5ـ بحارالأنوار، جلد 97، ص 283، باب 4، زياراته صلوات الله عليه المط
    6ـ بحارالأنوار، جلد 99، ص 63، باب 6، فضل زيارة الإمامين الهمامين
    7ـ بحارالانوار، جلد 26، ص 335.
    8ـ بحارالانوار، جلد 24، ص 369.
    9ـ تذكرة الفتها، جلد 8، ص 450.

  2. 2 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اهميت اربعين ،‌ جايگاه اربعين ، زيارت اربعين
    توسط kamanabroo در انجمن مقالات مذهبی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 15th February 2009, 12:39 PM
  2. معرفی: مقتل امام حسين عليه السلام
    توسط diamonds55 در انجمن پند ها و اندرزها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th January 2009, 07:36 PM
  3. معرفی: شهادت عباس بن اميرالمومنين (عليه السلام)
    توسط diamonds55 در انجمن پند ها و اندرزها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th January 2009, 07:18 PM
  4. زند گينامه حضرت امام جواد ع
    توسط kamanabroo در انجمن معصومین علیهم السلام
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 1st December 2008, 07:21 PM
  5. نگاهی به قیام زیدی در قرن 2 ه
    توسط SaNbOy در انجمن تاریخ صدر اسلام
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st December 2008, 04:21 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •