نکاتی آموزنده از کتاب نقطه ضعف شما ....

[نارون1]

نکاتی از کتاب نقطه ضعف شما ( وین دایر )

- جوهر عظمت انسان ، توانایی در انتخاب کمال است که در میان حوادث و رخدادها نهفته جائیکه دیگران دیوانگی را انتخاب می کنند .


- شما باید ثابت کنید که صاحب اختیار خودتان هستید .


- لازمه اختیار داشتن خودتان ، ایجاب می کند از بعضی افسانه های پوچ و تخیلات رویایی چشم بپوشید و آنها را به حال خودشان بگذارید .


- حل کردن مساله ، یک عامل موثر در شادکامی شماست اما هرگاه به مساله ای برخوردید که خارج از قدرت توانایی شماست در نتیجه ، انگیزه شاد زیستن را انتخاب کنید ، از غمگینی و افسردگی احتراز نمایید .


- آموختن ، اختیار داشتن و کنترل خود ، یک مشی جدیدی برای فکر کردن به وجود می آورد : یک مشی که ممکن است مشکل به نظر بیاید ، زیرا در اجتماع ما بسیاری از فشارها الزاما در مقابل مسئولیت های فرد می ایستد و مقاومت می نماید .
شما باید به قدرت و توانایی خودتان اعتماد کنید ، آنچه انتخاب می کنید ه طور واضح لمس و احساس کنید .


- احساسات ، آن چیزهایی است که شما برای خودتان انتخاب کرده اید .


- اگر شما اختتیار و کنترل احساسات خودتان را دارید ، شما دیگر نیازی به بازتاب دفاع از خودتان ندارید .


- فرمول منطقی :
دلیل عمده ! من می توانم افکارم را کنترل کنم .
دلیل جزیی ! سرچشمه احساسات من افکارم است .
نتیجه ! من می توانم احساساتم را کنترل کنم .



- نیروی تفکر شما منحصرا متعلق به خودتان است ، اختیار و کنترل آن را در دست بگیرید .


- یک احساس ، واکنش فیزیکی یک فکر است .

- اگر شما فکرتان را کنترل کنید - چون احساس شما از فکرتان می آید - لذا شما قادرید احساساتتان را هم کنترل کنید . شما با کار کردن بر روی افکارتان می توانید احسساساتتان را کنترل کنید .



ادامه دارد ....... منتظر باشید

[نارون1]

- زمانیکه شما بتوانید فکرتان را عوض کنید ، آنوقت احساس جدیدتان ظاهر می شود . این نخستین قدمی است در جاده آزادی شما .

- غمگین نبودن را یاد بگیرید .

- شاد بودن آسان است اما غمگین نبودن می تواند مشکل باشد .

- شما ارزشمند تر از آنید که به خاطر کسی که در زندگیتان اهمیتی ندارد عصبانی شوید .

- شما فقط خودتان می توانید باعث خوشحالی خودتان شوید .

- یکی از راههای مبارزه با بی حالی ، آموختن زندگی کردن در زمان حال است .

- تنها حالاست که وجود دارد ، آینده هم لحظه های زمان حال دیگریست که وقتی برسد زندگی می کنیم و بطور یقین تا زمانیکه فرا نرسیده شما نمی توانید در آن زندگی کنید .

- تمام لحظات زمان حال را دریابید و گذشته را به فراموشی بسپارید ، آینده هم به موقع خودش می آید ، شما فقط از لحظه زمان حال بهره گیرید که تنها چیزی است که در اختیار دارید .

- ارزش شما نمی تواند توسط دیگران ارزیابی و تفسیر شود . شما ارزشمندید زیرا خودتان می گویید این طور است . اگر شما برای ارزش خودتان به دیگران وابسته اید ، آن ارزش دیگران است .

- دوست داشتن و عشق ورزیدن به دیگران مستقیما وابسته به این است که شما چه اندازه به خودتان عشق بورزید .

- اول به خودتان کمک کنید بعد به دیگران . این نوع دوست ورزی و کمک کاملا بدون توقع است . یعنی شما در قبال کاری که می کنید دیگر انتظار نشکر یا مزد ندارید بلکه نفس کمک کردن و دوست داشتن دیگران خرسندید .

- از اشتباهات گذشته درس عبرت بگیرید ، تصمیم بگیرید دیگر تکرار نشود ، اما آنها را با ارزش شخصیت خودتان مخلوط ننمایید .

- هرگز طرز رفتاری که دیگران نسبت به شما دارند را با ارزش واقعی خودتان مخلوط نکنید .



ادامه دارد .......

[نارون1]

- اجازه ندهید دیگران برای شما دیکته کنند که چه باعث جذابیت شما می شود .

- بیشتر تصورات ذهنی مثبت را انتخاب کنید .

- شما همانقدر در اجتماع معرفی شدید که خودتان انتخاب کردید .

- این عادتها را ترک کنید :

تعریف و تمجید دیگران دیگران را نسبت به خود لغو می کنید .

هرگاه به نظر زیبا جلوه می کنید : " دوخت لباس باعث زیبایی من شده " و ...

اعتبار چیزی را که متعلق به شماست به دیگری می دهید . " تمام کارها را ... انجام داده "

هنگام صحبت کردن اشارات مستقیم دیگران را به کار می برید ." شوهرم می گوید ... "

برای اظهار عقیده خودتان منتظر تایید دیگران هستید ." عزیزم این درسن نیست ؟...."

برای خودتان چیزی نمی خرید شما باید برای دیگران خرید کنید .

از آنچه دوست دارید ، گل ، نوشابه و ... که دوست دارید احتراز می کنید و آن را ولخرجی می دانید .

در یک اتاق پر جمعیت یک کسی فریاد می کشد " آهای گیجه ! " و شما برمی گردید و به اطراف نگاه می کنید .

کسی شما را به یک رستوران دعوت می کند و شما فکر می کنید هنوز نمی داند من چه جوریم وگرنه دعوت نمی کرد .


- سعی کنید خویشتن خویش را بیابید و به ارزش واقعی خودتان پی ببرید . شما خودتان را دست کم نگیرید .

- فکر بد را از خود برانید .

- شما ارزش پذیرایی از خودتان را دارید ، چیزهای خوب برای خودتان بخرید .

- حسادت را تشخیص بدهید و از آن پرهیز کنید ، زیرا باعث تنزل وقار خودتان می شود .

- باید نیازمندی به تصویب دیگران را در زندگی از ریشه بکنید و دور بریزید .

- این غیر ممکن است که شما در مسیر حیات ، همیشه مورد تایید و موافقت دیگران باشید .

- هرگاه قرار باشد برای امری شما مورد تشویق و قدردانی قرار بگیرید ، باید بتوانید عقاید و افکارتان را با اعتماد به نفس بیان نمایید و طرز فکر و احساسات شما در هر دقیقه از زمان حیات معلوم و روشن باشد .

- وثتی کسی با آنچه شما می گویید مخالف است ، به جای اینکه ناراحت بشوید یا فورا عقیدتان را عوض کنید ، به خودتان یادآور شوید او یک نفر از آن 50 درصد است که با شما مخالف است . چون شما برای ابراز عقیده خودتان همیشه 50 - 50 شانس مخالفت دارید .


ادامه دارد .....

[تووت فرنگی]

متشکرم نارون گلم
خیلی بدردم خورد....مرسی ...

[نارون1]

- مردمی که به نظر می آید بیشترین مقبولیت و شایستگی را از لحاظ تایید و تصویب دارند ، کسانی هستند که هرگز در جستجوی تایید و تصویب نمی روند ، یعنی تمایل و علاقه ای برای این کار از خود نشان نمی دهند و اوقات خود را بیهوده صرف نمی کنند .

- اگر مردمی که همدیگر را نمی فهمند ، حداقل بفهمند ، آنها همدیگر را نمی فهمند بهتر از آن وقتی که همدیگر را نمی فهمند می فهمند ، زیرا آنها حتی نمی فهمند که همدیگر را نمی فهمند .

- گذشته را از خود دور کنید و آزاد شوید .

- دور باطل را از خود دور کنید :
مثال :
مرد جوانی هروقت با این عقیده که خجالتی هست به یک ضیافتی برود ، وی رفتار خجالت آمیز از خود نشان می دهد و همان طرز برخوردش باعث خجالت خودش می شود .

- تعویض چهار جمله عصبی :

به جای جمله " من همین هستم " ....... > من آنطور بودم

به جای جمله " من نمی توانم غیر از این باشم " ......> من اگر کار کنم عوض می شوم

به جای جمله " من همیشه اینطور بودم " ......> من تمیم دارم غیر از این باشم .

به جای جمله "این فطرت طبیعی من است "......> من باور کرده بودم این فطرت طبیعی من است .

- بدبختی های بزرگ همین ها هستند :!
خطاهای گذشته و نگرانی از آینده - نگرانی و خودخوری

- اضطراب یعنی شما لحظات زمان حال خودتان را به خاطر رفتاری که در گذشته انجام داده اید در نومیدی و تاسف می گذرانید ، در صورتیکه نگرانی یک حالتی است که نیروی داخلی شما را به خاطر اتفاقاتی که ممکن است در آینده به وقوع بپیوندد کاهش می دهد - چیزی که کرارا اتفاق می افتد و شما بر روی آن هیچ کنترلی ندارید .

- رابرت جانسون >>:
این تجربه امروز نیست که مردم دیوانه می شوند . این تاسف عمیق از چیزی است که دیروز اتفاق افتاده و ترس از چیزی که ممکن است فردا آشکار و ظاهر می شود .


ادامه دارد ..........

[نارون1]

- عنوان " من هستم " و طبقه بندی اثراتشان بر روی اعصاب :


1 - من در املا ، ریاضی ، قرائت ، زبان و ... ضعیف هستم . این من هستم تضمین می کند که شما سعی و کوشش لازم را برای عوض شدن خودتان بکار نخواهید برد . تا زمانی که شما این برچسب بی فایده را به خودتان زده اید دلایل زیادی برای احتراز و عدم انجام کارها دارید .


2 - من در زمینه آشپزی ، ورزش ، نقاشی و فعالیتی از این قبیل کندذهن هستم ، این " من هستم " اطمینان می دهد که شما در آینده دست به چنین کارها نخواهید زد . برای دفاع از خود از جمله :" من همیشه اینطور بوده ام " و " فطرت طبیعی من این است " استفاده می کنید .


3 - من خجالتی ، ترسو و عصبی هستم . این " من هستم " از ژن و ژنتیک وراثت حاصل می شود . خیالات واهی و تفکرات زیان آور مخرب از این رفتار حفاظت و نگهداری می کنند . شما به سادگی آنرا تایید و قبول می کنید ، انگار از ابتدا ، همیشه همینطور بوده اید . با این طرز رفتار شما از بروز شخصیت واقعی خودتان دور می شوید ، در عوض بر روی اخلاق " ژنتیک " موروثی تکیه می کنید ، بیایید این شخصیت بد را که شما دوست ندارید ، هرچه زودتر از آن فاصله بگیرید و آن را دور بریزید .


4 - من دست و پا چلفتی هستم و از انجام کارها به طور صحیح عاجزم . این نوع رفتار مربوط به زمان بچگی می شود ، که استعداد خودتان را بکار نگرفته اید . از لحاظ فیزیکی به پای مهارت دیگران نمی رسید . البته عدم مهارت شما از تاریخ گذشته شما می آید ، زیرا باور کرده اید که از اول همینطور خلق شده اید و دیگر چاره ای ندارید . در صورتیکه می توانید از تمرین نتیجه خوبی بگیرید و به خواسته خودتان برسید .


5 - من قیافه ندارم زشت هستم قدم خیلی بلند است و استخوان بندی من درشت است . این " من هستم " فیزیکی ، شما را وادار می کند که از جنس مخالف خودتان فاصله بگیرید . و یک تصویر ضعیفی از خود ، فاقد عشق و علاقه انتخاب نمایید . تا زمانی که شما خود را بدین حال بدانید ، برای دوری جستن از ارتباط و روابط عشقی عذر موجهی دارید . شما کاری برای جذابیت خود انجام نمی دهید . آینه را دلیل زشتی ، عدم شانس و موفقیت خودتان می دانید ، اینجا فقط یک مساله هست : ما کاملا آنچه را که انتخاب می کنیم می بینیم حتی در آینه .




- اضطراب و نگرانی ، بی فایده ترین " نقطه ضعف هاست " . در واقع بزرگترین دشمن اعصاب و انرژی انسان است . چرا ؟ زیرا بنا به آنچه گفته شده شما نیرو و انرژی لحظه زمان حال خودتان را هدر می دهید و چیزی که در گذشته اتفاق افتاده ، هر مقدار از نگرانی و خودخوری قادر نخواهید بود تاریخ را عوض کنید .



- هرگاه شما بخواهید از خطاهای گذشته پند بگیرید و متعهد شوید که دیگر رفتارهای گذشته تکرار نشود عمل شما خوب است و تجربه به دست می آورید .



- آموختن از خطاها و گناهان گذشته برای رسیدن به مرحله رشد ضروری است .



- این جمله را همیشه تکرار کن :

" تاسف و احساس دلهره من ، نه زمان گذشته را عوض می کند و نه از من شخص بهتری می سازد . "



- بیاد بیاورید نگرانی ، امید و انرژی زمان حال شما را به خاطر چیزهایی که می خواهد یا نمی خواهد در آینده اتفاق بیفتد از بین می برد .


- طرح و نقشه برای آینده با نگرانی از آن فرق دارد .

- یک مبارزه موثر در برابر ترس و نگرانی بهترین راه موفقیت در زندگی است .




ادامه دارد .........

[نارون1]

- راهبردهایی برای دوری از نگرانی :


سعی کنید بیشتر در زمان حال زندگی کنید .فکر واهی برای آینده را فراموش کنید .
هر وقت دچار نگرانی و آشفتگی خاطر شدید از خودتان سوال نمایید :
" من که حالا در نگرانی به سر می برم از چی باید پرهیز کنم ؟" بعدا فوری حمله را شروع کنید و بهترین وسیله برای فرار از نگرانی ، " کار و فعالیت " است .


تمام قدرت و توانایی خودتان را به کار ببرید تا بتوانید افکارتان را کنترل نمایید و احساس نگرانی را به تعویق بیندازید .


فهرستی از نگرانی تهیه کنید .
این فهرست باید شامل نگرانیهای دیروز ، هفته قبل و حتی سال قبل باشد .
بررسی و تعمق کنید که هریک از نگرانیهای شما نتیجه مفیدی برای شما داشته است ؟


عملی انجام دهید که اثری مستقیم با درگیری و نگرانی شما داشته باشد .
مثلا : اگر نگران آینده هستید و همیشه پول پس انداز می کنید که مبادا روزی بی پول بمانید ، شروع کنید به پول خرج کردن و با فکری سالم بگویید من پولم را در زمان حیاتم خرج می کنم .



- یک مبارزه موثر دربرابر ترس و نگرانی بهترین راه موفقیت در زندگی است .



- انیشتین :
" زیباترین چیزی را که ما می توانیم تجربه نماییم ناشناخته ها هستند . آن منبع حقیقی تمام هنرها و علوم است



- با فکر آزاد زندگی کردن مسستلزم داشتن طرح و نقشه مشخص نیست . ما همه می دانیم کسانیکه در زندگی مقید به طرح و نقشه بودند قادر نبودند تغییر و تنوعی در زندگیشان بدهند و از نقشه اصلی عدول می نمایند .

یک نقشه ضرورتا مضر و زیان آور نیست ، اما اگر به نقشه عشق بورزید و عادت کنید ، دشمن واقعی اعصاب شمایت .




ادامه دارد ........

[نارون1]

بعضی از عنوانهای ترس از ناشناخته ها در فرهنگ ما :

آنچه در زیر می آید یک فهرستی است از معمولی ترین مثال ها در این زمینه . شما می توانید آن را با رفتار خودتان مقایسه و کنترل نمایید :

برای تمام عمر یک نوع غذا می خورند ، تغییر و تنوعی در غذایشان مشاهده نمی شود . بعضی از مردم هرگز به رستورانهای مختلف پا نمی گذارند زیرا با غذاهای آنجا آشنایی ندارند . از طعم و مزه غذاهای ناشناس چیزی درک نکرده اند .

- همیشه از یک نوع طرح لباس استفاده می کنند . هرگز سعی نکرده اند از طرحی جدید و متفاوت استفاده نمایند . برچسبی زیر ( لباس پوشی سنتی ) به خود زده اند .


- همواره از یک روزنامه و مجله که سیاست ویژه ای دنبال می کند استفاده می کنند . هرگز به نقطه نظرهای مخالفین توجه ندارند .

- از یک نوع فیلمهای سینمایی با عنوانهای مختلف تماشا می کنند . از هر عقیده و نظری که با فلسفه و سیاستشان معایر باشد امتناع می ورزند ، زیرا با شناخته ها روابطی ندارند و باید از آن دوری جویند .


- در یک شهر و ایالت یا محله زندگی می کنند . زیرا والدین شما و یا والدین ، آن محل را برای زندگی انتخاب کرده اند . از یک محل چدید می ترسند زیرا آب ، هوا ، زیان و طرز رفتار مردمان یا چیزهای دیگرشان متفاوت است .

- به افکار و عقایدی که در آن سهیم نیستند گوش نمی دهند به جای اینکه به نقطه نظرهای گوینده بیندیشند ، شانه هایشان را بالا می اندازند و توجه نمی کنند از یک فعالیتی تازه واهمه دارند زیرا می گویند شما نمی توانید آن را درست انجام بدهید یا من فکر نمی کنم در این کار خیلی خوب بدرخشم ، من فقط تماشا می کنم .


- باقی ماندن در همان شغل اگرچه از آن شغل متنفر باشند نه به خاطر اینکه مجبور باشند نه به خاطر اینکه مجبورند بلکه از فهمیدن و داخل شدن در کارهای ناشناخته و تازه می ترسند .


- باقی ماندن در یک ازدواج ناموفق و نکبت بار به خاطر اینکه از زندگی تجرد و تنهایی می ترسند .

- هر سال تعطیلات را در همان منطقه و در همان هتل و در همان فصل با مدت زمان سالهای قبل می گذرانند . در چنین حالتی شما می دانید که چه انتظاری دارید ، شما برای رفتن به محله های جدید ریسک نمی کنید در صورتیکه ممکن است یا ممکن نیست تجربه های متبوع تری به دست بیاورید .


- هرگاه یک فرصت مناسبی برایش پیش بیاید قادر نخواهد بود نقشه زندگیش را تغییر بدهد و از آن فرصت بهره ببرد . می ترسد راهش را در زندگی گم کند .

- همیشه ساعت مچی به دستش بسته حتی هنگام خواب زیرا تمام کارهایش با ساعت کنترل می شود ، خوردن و خوابیدن به گرسنگی ، خستگی و تمایلات اهمیت نمی دهد

- همواره با یک تیپ و یک گروه از دوستان معاشرت دارد ، از مردمان دیگر که به نظرش ناشناخته اند دوری می جوید ، میل دارد تا آخر عمر با همان اشخاص باشد .

- با اشخاص غریبه وارد بحث و گفتگو نمی شود ، از اتفاقی که ممکن است بیفتد می ترسد . فکر می کند آنها از او زرنگ ترند و معلوماتشان بیشتر است . به همین دلیل از تجربه های جدید احتراز می نماید .

اینها فقط نمونه های مختصری از رفتارهای غیرعادی و ناسالم بود . که به واسطه ترس از ناشناخته ها پدید می آید . شما احتمالا می توانید یک فهرستی از خودتان بنویسید و به آن اضافه نمایید اما چرا به جای نوشتن فهرست ، مبارزه را شروع نمی کنید ؟ چرا شما می خواهید هر روزه مثل روز قبل ززندگی کنید و هیچ نوع امکاناتی برای ترقی و رشد نداشته باشید ؟



بعضی استراتژی ها برای پی بردن به رمز و راز ناشناخته ها :

- همواره سعی کنید یک کار و یا یک چیز نو انتخاب نمایید .
مثلا اگر در رستوران هستید غذای جدید سفارش بدهید . چرا ؟ زیرا این تنوع ممکن است باعث خشنودی شما بشود .


- برای هر کاری که انجام می دهید دلیل نخواهید ، وقتی کسی از شما دلیل خواست به خاطر بیاورید شما که نیامدید برایشان دلیل و جواب نعقول و قانع کننده بیاورید . شما می توانید آنچه می خواهید تصمیم بگیرید ، عمل نمایید فقط برای اینکه می خواهید .

- به جای اینکه برای هر چیزی بهترین و کاملترین را بخواهید ، سعی کنید چیزهایی را انتخاب نمایید که برایتان مهم است و روی آن کار کنید . شما هرگز از انجام بهترین و کاملترین بر نمی آیید ، دیگران هم بر نمی آیند . لیکن برای ترقی و نمو راه باز است . بهترین و کاملترین یعنی کمال مطلق و آن از عهده بشر خارج است .


- اگر در چیزی شکست خوردید مهم نیست ، مگر شما کمتر از کسی هستید که در بازی تنیس شکست می خورد یا یک نقاشی بدی ارائه می دهد .


- با اشخاص و کسانیکه سابقا از آنها دوری می کردید وارد بحث و گفتگو بشوید . به زودی کشف خواهید کرد رفتار سابق شما درست نبوده و شما بدون جهت خودتان را در کنار گود ، نگه داشته بودید .

[نارون1]

از اونجاییکه من آثار وین دایر رو خیلی دوست دارم و کتابهاش خیلی مفیدن گفتم مطالب و نکات مفید و مهمی از کتاب " نقاط ضعف شما " رو که جدا کرده بودم براتون بیاورم . امیدوارم مفید بوده باشد و از آن استفاده کرده باشید .

آدرس کامل کتاب را میارم تا اگه خواستین بخوانین :

اسم کتاب : نقاط ضعف شما
نویسنده : دکتر وین دایر
مترجم : مصطفی رحیم زاده
ویراستار : حسین دادگر
ناشر : انتشارات بوعلی

[roza.roza]

مرسی بسیار عالی بود