دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21

موضوع: نوآوری

  1. #11
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    مدلهای فرآیند نوآوری

    بر خلاف افسانه های باستانی ، نوآوری موفقیت آمیز به نوری از الهام که همانند لامپی روی سر مخترع روشن می شد ، بستگی ندارد. مدل های مرحله به مرحله نوآوری که در ادامه شرح داده خواهد شد عوامل کلیدی موفقیت هستند.


    به گفته فریمن، نوآوری مجموعه ایاز عملیات فنی، صنعتی و تجاری است. بنابراین به سادگی نمی توان آن را به قالبهایخطی ساده تعریف کرد. تا قبل از دهه ۸۰ مدل های ارائه شده برای فرایند نوآوریمبتنی بر فرایند خطی ساده تصور می شدند که با تحقیقات پایه، شروع و منجر به خلقایده و در نهایت تولید کالا یا فرایند جدید می شوند.


    اما با تحقیقات وسیع تر وبررسی موشکافانه رفتارهای فرایند نوآوری در شرایط مختلف، پیچیدگیهایی مشاهده شد کهدیگر نمی شد آنها را در یک فرایند خطی خلاصه کرد. بنابراین فرایندهای غیرخطی موردارزیابی قرار گرفتند و محققان مختلفی سعی در شناخت فرایندهای نوآوری کردند.




    محققان بسیاری چندین مدل را برای خرده فرایند یا تمام فرایند نوآوری در سال های گذشته توسعه داده اند. " راسول " 5 نسل را برای پیشرفت فرایند نوآوری شرکت های تولیدی در طول تاریخ بیان کرده است و یکی از رایج ترین مدل ها می باشد که در ادامه تحقیق این مدل نیز بررسی شده است. " گلدنبرگ " و دیگران نیز 5 مدل را برای فرایند نوآوری در نقطه نظر بهبود محصول موجود بنیان نهاده است.

    ستاد نوآوری و شکوفایی صنایع و معادن
    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  2. کاربرانی که از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند.


  3. #12
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    مدل های نوآوری

    فرایند نوآوری تکنولوژیک، فرایند تبدیل ایده جدید به کالا (محصول، خدمت) یا فرایند جدید یا کاملا” توسعه یافته است. به گفته فریمن، نوآوری مجموعه ای از عملیات فنی، صنعتی و تجاری است. بنابراین به سادگی نمی توان آن را به قالبهای خطی ساده تعریف کرد. اما تا قبل از دهه 80 مدل های ارائه شده برای فرایند نوآوری مبتنی بر فرایند خطی ساده تصور می شدند که با تحقیقات پایه، شروع و منجر به خلق ایده و در نهایت تولید کالا یا فرایند جدید می شوند. اما با تحقیقات وسیع تر و بررسی موشکافانه رفتارهای فرایند نوآوری در شرایط مختلف، پیچیدگیهایی مشاهده شد که دیگر نمی شد آنها را در یک فرایند خطی خلاصه کرد. بنابراین فرایندهای غیرخطی مورد ارزیابی قرار گرفتند و محققان مختلفی سعی در شناخت فرایندهای نوآوری کردند.


    مدل فشار علم


    در طی سالهای 1960 1950 فرایند نوآوری بر اساس یک مدل خطی تعریف می شد. در این مدل ساده فرض می شود که نوآوری با تحقیق علمی جدیدی شروع می شود و در مراحل بعد به توسعه محصول، تولید و بازاریابی می رسد و در خاتمه، کالا، خدمت یا فرایند جدید با موفقیت به فروش خواهد رسید.

    بر طبق این مدل بیان می شود که برای ایجاد بازار پیشرو، باید تحقیقات علمی را بهبود و توسعه داد و تاکید بر روی تحقیق و توسعه است و نیاز بازار هم بر روی فعالیتهای تحقیق و توسعه تعریف شده است و ماهیتی مستقل ندارد. یعنی رمز موفقیت نوآوری طبق این مدل، سرمایه گذاری های کلان در تحقیق و توسعه است. در این مدل هیچ پس خورد بین مراحل در نظر گرفته نشده است. بنابراین تنها جوابگوی، صنایع ساده ای مانند پتروشیمی ها خواهد بود.


    مدل کشش بازار


    از اوایل 1960، دومین مدل خطی نوآوری با توجه به دیدگاه های اقتصادی شکل گرفت. در این مدل نوآوریها نتیجه تقاضا و نیاز بازارها بودند و تقاضای بازار مستقیما باعث ایجاد نیاز جدید توسعه تکنولوژی شرکتها می شد. در این مدل بیشتر نوآوریها حاصل کار واحدهایی است که به طور مستقیم با مشتری در ارتباط اند، چون که این واحدها، نیاز و خواسته مشتری را بهتر می شناسند و محل سرمایه گذاریها را بهتر تشخیص می دهند. در این مدل، بازار تعیین می کند که در چه پروژه های تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شود و تاکید بر روی بازار و نیاز مشتری است.


    مدل اتصالی


    بسیاری از محققان با بررسی 2 مدل خطی ساده فوق به این نتیجه رسیدند که فرایند نوآوری را نمی توان در قالب مدل های خطی به طور شفاف بیان کرد. بلکه گاهی اوقات تحقیقات علمی باعث تولیدات جدید در بازار می شود و گاهی نیز نیاز بازار واحد تحقیقات را وادار به نوآوری می کند. در واقع هدف مدل سوم نشان دادن توالی عملیات در نوآوری و وجود پس خورد بین واحد تحقیق و توسعه و بازار بوده است. یعنی گاهی اوقات و در برخی از صنایع، تقاضای بازار بر بخش تحقیق وتوسعه فشار وارد می کند تا تحقیقات علمی جدیدی انجام دهد و گاهی اوقات نوآوری نتیجه فعالیتهای مستقل تحقیق و توسعه بوده است.


    مدل یکپارچه و شبکه ای


    اما مدل سوم هم جوابگوی بسیاری از نوآوریها در سطح شرکتها (یا حتی در سطح ملی) نبود. بنابراین مدل های نسل چهارم و پنجم با فاصله زمانی کوتاهی از هم شکل گرفتند که در مدل های جدید، به پس خورد در بین مراحل توجه بیشتری مبذول شده است. در نسل چهارم به توسعه موازی هر مرحله در کنار یکپارچگی های افقی توجه شده است، بر روی مشتری و نیاز مشتری تمرکز بیشتری وجود دارد و منابع تامین کنندگان هم بخشی از منابع شرکتها در نظرگرفته شده است. در این مدل تاکیدبرروی تحقیق و توسعه وساخت و تولید است(طراحی های قابل تولید). در مدل نسل پنجم بیشتر هدف یکپارچه کردن استراتژی های توسعه در بین سازمانهای مختلف داخلی و خارجی شرکتها بوده است. به طوری که ذی نفعان یک کالا یا خدمت، دارای استراتژی های نزدیک به هم باشند. با استفاده از تکنیک های سازمانی جدید مثل توسعه به طور موازی به جای توسعه متوالی به سمت سازمانهایی با دیدگاه فرایندی، می توان به این دیدگاه جدید نوآوری دست یافت. تاکید این مدل بر روی انعطاف پذیری شرکت در برابر تغییرات و سرعت در توسعه است و تمرکز بیشتر بر روی کیفیت است تا قیمت تمام شده.


    مدل زنجیره ارزش


    شاید بهترین مدل غیرخطی که عناصر مختلف فرایند نوآوری را توضیح می دهد، مدل روزنبرگ - کلاین باشد. این مدل فرایند نوآوری را در چهار مرحله خلاصه کرده است:


    1. شناخت پتانسیل و نیاز بازار کار
    2. ابداع کردن یا ایجاد طرح تحلیلی برای تولید محصول جدید
    3. طراحی با جزئیات، تست کردن طرحها و طراحی مجدد
    4. تولید


    بنابراین عمده ترین فعالیتهای موثر بر فرایند نوآوری طبق این مدل عبارتند از:


    1. تحقیق و توسعه؛
    2. تجهیز و مهندسی صنایع؛
    3. راه اندازی تولید و کارهای قبل از تولید؛
    4. بازاریابی محصولات جدید؛
    5. کسب تکنولوژیهای غیرفیزیکی و فیزیکی؛
    6. طراحی.



    B a R a N
    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  4. کاربرانی که از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند.


  5. #13
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    نسل‌های نوآوری

    نسل‌های نوآوری با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و عملی و میزان بلوغ و پیشرفت دانش بشری، در طول زمان تکامل یافته‌اند محققی به‌نام راتول این نسل‌های نوآوری را دسته‌بندی کرده‌است. داجسون به‌نقل از راتول پنج نسل فرآیند نوآوری این‌گونه مطرح می‌کند:


    • نسل اول، فشار فناوری:

    بسیاری از نوآوریها بر اثر فشار علم و فناوری و اکثر خط‌شکنی‌های فناورانه بر مبنای اکتشافاتی که قبلاً اتفاق افتاده، صورت گرفته‌اند. علم، مبانی لازم برای توسعه فناوری را فراهم آورده و توسعه فناوری نیز موجب خلق بازارهای جدید شده است. ویژگی‌های این مدل عبارتند از: فشارفناوری بعنوان یک فرایند ترتیبی خطی ساده، و نگاه به بازار به عنوان ظرفی برای نتایج تحقیق و توسعه. در این مدل تأکید روی تحقیق و توسعه است.


    • نسل دوم، کشش بازار:

    گاهی توسعه فناوری در اثر کشش بازار صورت می‌گیرد. یعنی فناوری برای پاسخ دادن به نیاز یا تقاضای بازار توسعه می‌یابد. این مدل دارای ویژگی‌های زیر است: فرآیند ترتیبی خطی ساده، نگاه به بازار به عنوان منبع ایده‌ها برای هدایت تحقیق و توسعه، و قائل شدن نقش فعال برای تحقیق و توسعه. تأکید این مدل بیشتر روی بازاریابی است.


    • نسل سوم، مدل دوگانه:

    ترکیبی از هر دو مدل قبلی در آن وجود دارد به عبارت دیگر ترکیبهای فشاری ـ کششی، یا کششی ـ فشاری وجود دارد. ویژگیهای آن عبارتست از: فرآیند متوالی اما دارای حلقه بازخورد، توازن بیشتر بین تحقیق و توسعه و بازار. در این مدل تأکید روی یکپارچگی تحقیق و توسعه با بازار می‌باشد.


    • نسل چهارم، مدل یکپارچه:

    در مدل یکپارچه ارتباط و تعامل با مشتریان و تأمین کنندگان بیشتر مطرح می‌شود و یکپارچگی تحقیق و توسعه و تولید بمنظور افزایش توان طراحی و بالابردن همکاری مورد توجه قرار می‌گیرد. در این مدل تأکید روی یکپارچگی بین تولید و تحقیق و توسعه است و همکاری های افقی و سرمایه‌گذاری مشترک مورد توجه قرار می‌گیرد.


    • نسل پنجم، سیستم‌های یکپارچه و شبکه‌ای :

    مدلی است که در آن توسعه موازی و کاملاً یکپارچه روی می‌دهد. استفاده از سیستمهای خبره، مدلسازی و شبیه‌سازی در تحقیق و توسعه و ارتباطات نزدیک با مشتریان مورد توجه است. یکپارچگی استراتژیک با تأمین کنندگان اولیه شامل توسعه یافتگی محصولات جدید و سیستم‌های بهم پیوسته بیشتر است و ارتباطات افقی نظیر سرمایه‌گذاری مشترک، تحقیقات گروهی، همکاری در تنظیم بازار و غیره اتفاق می‌افتد. تأکید این مدل روی انعطاف‌پذیری شرکت و سرعت توسعه است. به عبارت دیگر استراتژی مبتنی بر زمان، در حالیکه تمرکز بر مشتری در مرکز استراتژی قرار دارد، مورد توجه قرار می‌گیرد. بعلاوه تمرکز روی کیفیت و سایر عوامل غیرهزینه‌ای نیز صورت می‌پذیرد. در واقع مدل چهارم بر یکپارچگی اجزای درون سازمانی در جهت نوآوری تأکید دارد در حالیکه مدل پنجم بر یکپارچگی و ارتباط سازمان با محیط (مشتریان، تأمین‌کنندگان و غیره) اشاره می‌کند.



    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  6. کاربرانی که از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند.


  7. #14
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    1 - هراس را در سازمان خود از بين ببريد. نوآورى به معناى انجام چيزى جديد است، برخى کارها ممکن است به نتيجه نرسند. اگر افراد از شرکت هراس داشته باشند، به افرادى خلاق مبدل نخواهند شد؛


    2 - نوآورى را به عنوان جزئى از سيستم ارزيابى عملکرد براى هر شخص مطرح کنيد. سازمانها بايد از کارکنان خود در پايان دوره ارزيابى سوال کنند که چه نوآورى انجام دادند و تاثير آن بر کار چه بوده است؛

    3 - فرآيند و سيستم نوآورى را مستندسازى کنيد به نحوى که هر فرد آن را درک کند و نقش خود را نيز در اين فرايند به روشنى دريابد؛

    4 - آزادى عمل کافى به کارکنان خود اعطا کنيد تا آنها قادر باشند ايده ها و فرصتهاى جديد را مطرح و با عوامل درون سازمانى و برون سازمانى همکارى کنند.

    5 - اطمينان حاصل کنيد تمامى اعضاى سازمان استراتژى کلى شرکت را درک کرده اند و همچنين کليه تلاشهاى نوآورى در راستاى استراتژى کلى شرکت است، البته سيستم بايد به صورتى باشد که ايده هاى خارج از چارچوب را نيز که مفيد به نظر مى رسند مديريت کند؛

    6 - به افراد آموزش دهيد که محيط را براى روندهاى جديد، فناوريهاى نوين و تغييرات چارچوبهاى فکرى مشتريان مورد بررسى و آزمايش قرار دهند؛

    7 - به افراد آموزش اهميت تنوع در سبکهاى تفکر، تجربيات، ديدگاهها و تخصصها را آموزش دهيد. همچنين انتظار تنوع و تفاوت را در کليه فعاليتهاى نوآورى داشته باشيد؛

    8 - معيارهاى مطلوب بر ايده آل ها استوار است. باوجود اين، معيارهـاى محدودتر نيـز مى توانند ما را به حالت ايده آل نزديکترسازند و آنها به نوبه خود براساس تجارب، مفروضات و چارچوبهاى ذهنى قبلى ما متصل مى گردند؛

    9 - تيم هاى نوآورى از تيم هاى پروژه هاى معمول متفاوتند. آنها نيازمند ابزارها و چارچوبهاى فکرى متفاوتى هستند. کارکنان را به اندازه کافى در اين زمينه ها آموزش داده و هدايت کنيد تا هنگام کار در تيم هاى نوآورى موفق باشند؛


    10 - سيستم مديريت ايده ها را ايجاد يا تهيه کنيد تا افراد تشويق شوند فرصتها و قابليتهاى جديد را شناسايى، ايجاد يا ارزيابى و ايده هاى خود را ارائه کنند.


    ستاد نوآوری و شکوفایی صنایع و معادن
    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  8. #15
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    مدل فرایند کلان نوآوری

    براساس این مدل فرایند نوآوری به سه خرده فرایند (sub-process) تقسیم بندی شده است که عبارتند از: خط اول مبهم (FFE)، توسعه محصول جدید(NPD) و تجاری سازی(COM) همانگوته که در شکل3 نشان داده شده است . FFE مرحلۀ ابتدایی فرایند است که با ایده های جدید برای نوآوری سروکار دارد و مستقیماً قبل از توسعۀ محصول جدید (NPD) اتفاق می افتد. NPD شامل تمام جنبه های مراحل طراحی و ساخت محصول می باشد. مرحلۀ تجاری سازی برای شرکت ها منافعی را از خروجی NPD ( که محصولات جدید NPD هستند) ایجاد می کند.
    همچنان که در شکل3 دیده می شود تعداد ایده ها به شدت در طول مراحل مختلف فرایند نوآوری کاهش پیدا می کند. از 3000ایده تولید شده فقط 14 پروژه توسعه محصول جدید آغاز می شود و از هر 1.7 شروع بازار برای محصولات جدید ، فقط یک ایده محصول موفق بازار را با موفقیت آغاز می کند.



    شکل 4 فرآیند نوآوری در یک شرکت را نشان می دهد. همانگونه که در این شکال می بینید چندین ایده جدید برای اولین بار خلق شده است ، دو تکنولوژی T1 و T11 شکل گرفته و دو محصول اصلی P1 و P11 ساخته شده اند.
    سپس آنها به بازار M1 و M2 عرضه می شوند و برای شرکت سود آوری می کنند. بر اساس P11 و P1 محصولات دیگر P2 و P3 و P12 ساخته و به بازار M1 ، M3 و M4 عرضه می شوند.
    بر اساس T1 و T11 ، تکنولوژی های دیگر T2 و T12 شکل گرفته شده و با هم و به همراه محصولات P3 و P12 محصول جدید P21 ساخته می شود . P21 نه تنها به بازار جدید M5 ، بلکه به بازار قدیمی M4 نیز عرضه می شود.
    یک مدل، انتزاعی از واقعیت است. یک مدل فرایند برای نوآوری باید فعالیت های اصلی و روابط بین آنها را شرح دهد. فعالیت های اصلی در یک فرایند نوآوری باید شامل تولید ایده ، توسعۀ مفهوم و رفع کردن تناقض ها باشد.




    ستاد نوآوری و شکوفایی صنایع و معادن

    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  9. کاربرانی که از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند.


  10. #16
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    نوآوري :
    منظور از نوآوري خلاقيت متجلي شده و به مرحله عمل رسيده است، به عبارت ديگر نوآوري يعني انديشه خلاق تحقق يافته؛ نوآوري همانا ارائه محصول، فرايند و خدمات جديد به بازار است؛ نوآوري بكارگيري توانايي‌هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است.



    • خلاقيت و نوآوري چگونه با هم مرتبط شده‌اند؟

    خلاقيت به طور عام يعني توانايي تركيب انديشه‌ها به شيوه‌اي منحصر به فرد يا ايجاد ارتباطي غيرمعمول بين انديشه‌ها. يك سازمان كه مشوق نوآوري است سازماني است كه ديدگاه‌هاي ناشناخته به مسائل يا راه حل‌هاي منحصر براي حل مسائل را ارتقا مي‌دهند. نوآوري فرايند كسب انديشه‌اي خلاق و تبديل آن به محصول و خدمت و يا يك روش عملياتي مفيد است.



    • نوآوري شامل چه چيزهايي است؟

    بعضي افراد براين باورند كه خلاقيت ذاتي است، برخي ديگر باور دارند كه با آموزش هركس مي‌تواند خلاق شود. در ديدگاه دوم خلاقيت را مي‌توان فرايندي چهار مرحله‌اي ديد مركب از ادراك، پرورش، الهام و نوآوري. ادراك يعني نحوه ديدن چيزها. خلاق بودن يعني چيزها را از زاويه‌اي منحصر به فرد ديدن. به عبارتي يك كارمند ممكن است راه حل‌هاي يك مسئله را طوري ببيند كه ديگران نمي‌توانند آن طور ببينند. رفتن از ادراك به حقيقت به هر حال فوراً اتفاق نمي‌افتد. در عوض انديشه‌ها از فرايند پرورش مي‌گذرند. بعضي اوقات كاركنان نياز دارند كه در مورد انديشه‌هاي خود تعمق كنند. اين به معناي فعاليت نكردن نيست بلكه در اين مرحله كاركنان بايد داده‌هاي انبوهي را كه ذخيره، بازيابي، مطالعه و دوباره شكل دهي كرده‌اند در نهايت در قالب چيزي جديد بريزند. گذشت ساليان براي طي اين مرحله امري طبيعي است.
    در فرايند خلاقيت الهام آن لحظه‌اي است كه تمامي تلاش‌هاي قبلي شما به طور موفقيت آميز به ثمر مي‌رسند. گرچه الهام به شعف مي‌انجامد اما كار خلاقيت تمام نشده است. خلاقيت نياز به تلاشي نوآور دارد. نوآوري يعني گرفتن آن الهام و تبديل آن به توليدي مفيد- خدمت يا روش انجام چيزي. اين گفته را به اديسون نسبت مي‌دهند كه «خلاقيت يعني يك درصد الهام و ۹۹ درصد عرق ريختن» به عبارتي ۹۹ درصد نوآوري را آزمودن، ارزشيابي كردن و باز آزمودن آن چيزهايي تشكيل مي‌دهد كه توسط الهام دريافت شده است. معمولاً در اين مرحله است كه يك فرد ديگران را بيشتر مطلع و درگير آن چيزي مي‌كند كه روي آن كار كرده است.



    • چگونه متغيرهاي ساختاري بر نوآوري اثر مي‌گذارند؟

    براساس پژوهش‌هاي گسترده، با توجه به متغيرهاي ساختاري مي‌توانيم سه گزاره را بيان كنيم. اول اين كه ساختارهاي مكانيكي اثري مثبت بر نوآوري دارند زيرا كه تخصص كاري آنها پايين‌تر است، قوانين كمتري دارند و عدم تمركز در آنها بيشتر از ساختارهاي مكانيستي است. همچنين انعطاف پذيري، قدرت انطباق و بارور كردن را كه پذيرش نوآوري‌ها را آسان تر مي‌كند بيشتر مي‌كنند. دوم اين كه دسترسي آسان به منابع فراوان عامل كليدي نوآوري است.

    فراواني منابع به مديران اين توانايي را مي‌دهد كه بتوانند براي نوآوري هزينه كنند و شكست‌ها را بپذيرند. در نهايت ارتباط بين واحدها با تسريع در كنش متقابل خطوط سازماني به شكستن سدهاي احتمالي در برابر نوآوري مدد مي‌رساند. البته هيچ يك از اين سه متغير نمي‌تواند وجود داشته باشد مگر اين كه مديران ارشد به اين سه عامل متعهد باشند.


    برگرفته از سایت مدیرستان
    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  11. کاربرانی که از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند.


  12. #17
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    • چگونه فرهنگ سازماني بر نوآوري اثر مي‌گذارد؟


    سازمان‌هاي نوآور فرهنگي مشابه دارند. آنها تجربه كردن را تشويق مي‌كنند. آنها هم به موفقيت‌ها و هم به شكست‌ها پاداش مي‌دهند. آنها از اشتباهات تجربه كسب مي‌كنند. يك فرهنگ نوآور داراي هفت ويژگي زير است:


    1. پذيرش ابهام
    2. شكيبايي در امور غير عملي
    3. كنترل‌هاي بيروني كم
    4. بردباري در مخاطره
    5. شكيبايي در برخوردها
    6. تأكيد بر نتايج تا بر وسايل
    7. تأكيد بر نظام باز


    سازمان از نزديك محيط را كنترل مي‌كند و سريعاً به تغييرات آن طور كه اتفاق مي‌افتند پاسخ مي‌دهد.



    • كدام متغيرهاي منابع انساني بر نوآوري اثر مي‌گذارند؟

    در مقوله منابع انساني در مي‌يابيم كه سازمان‌هاي نوآور فعالانه آموزش و توسعه دانش اعضاي خود را آن طور كه روزآمد باشد تشويق مي‌كنند. امنيت شغلي در سطح عالي براي كاركنان خود فراهم مي‌آورند تا ترس از اخراج به خاطر اشتباه را كاهش دهند و به افراد جرأت مي‌بخشند كه تغييرپذير باشند. زماني كه انديشه‌اي جديد تكامل مي‌يابد پيشتازان تغيير فعالانه و با شور و شوق انديشه را تعالي مي‌بخشند و آن را حمايت مي‌كنند بر مشكلات چيره مي‌شوند و اطمينان مي‌دهند كه نوآوري به مرحله اجرا در خواهد آمد.


    برگرفته از سایت مدیرستان
    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  13. 2 کاربر از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند .


  14. #18
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    اصول نوآوری


    نوآوری هیچ گاه به گونه ای سیستماتیك، هدفمند وسازمان یافته شكل نمی گیرد. بیشتر نوآوران، پدیده های خود را در اثر شانس و جرقه یكباره شانس و هوششان ارائه نموده اند و نه با پشتكار و زحمت زیاد اما بسیاری از نوآوری ها قابل تدریس و یادگیری نیست چرا كه راه وروش مناسبی وجود ندارد كه به افراد یاد بدهیم چگونه باهوش و ذكاوتمند باشند .

    بزگترین فرد هوشمند جهان "لئو ناردو داوینچی" است. در هر صفحه از یادداشتهای او می توان انبوهی از اندیشه ساخت چرخبال (هلیكوپتر) و زیردریایی را مشاهده كرد او می توانست با تكنو لوژی قرن شانزدهم این اندیشه ها را به نوآوری تبدیل كند.

    "جیمز وات" (مخترع موتور بخار از دیدگاه دانش آموزان) و "توماس نیوكامِن" (مخترع موتور بخار از دیدگاه تاریخ دانان تكنولوژی) هر دو از نوآوران سیستماتیك و هدفمند بوده اند، اما " رابرت بوی " شیمی دان انگلیسی _ ایرلندی، یك شبه موتور احتراقی را اختراع نمود .

    نوآوری هدفمند كه در نتیجه تحلیل، سخت كوشی و كار سیستمی حاصل می شود را می توان به عنوان تجربیات نوآوری مطرح نمود ودر مورد آنها بحث كرد. تقریباٌ 90 در صد نوآوری های كارآمد و اثر بخش بر همین اساس صورت می گیرد.

    اما اصول نوآوری چیست؟ قطعا نوآوران استثنایی نیز در صورت پیروی از این اصول می توانند اثر بخش باشند این اصول شامل دو دسته می با شند . تعدادی از آن مواردی كه باید انجام دهیم و بخشی از مواردی كه بهتر است انجام ندهیم. البته باید به این دو دسته سه شرط را باید اضافه كنیم.

    آنچه باید انجام دهیم

    1. نوآوری سیستماتیك و هدفمند با تحلیل فرصتها آغاز می شود . اولین قدم تفكر، در مورد آن چیزی است كه آنرا منابع فرصتهای نوآوری می نامیم. این منابع در محیطهای مختلف دارای اهمیت متفاوت می باشند. برای مثال "جمعیت شناس " ارتباط چندانی با نوآوری فرآیندهای صنعتی ندارد.

    2. نوآوری هم مفهومی است و هم ادراكی دومین اصل اجباری در نوآوری همانا سركشی، سوال كردن و گوش كردن می باشد. نوآوران موفق از هر دو نیم كره مغز خود خوب استفاده می كنند. آنها به ارقام، آمار ومردم نگاه می كنند و تحلیل می نمایندكه "چه نوع نوآوری برای فرصتهای موجود لازم است؟" . آنها سعی می كنند تا انتظارات، ارزشها و نیازهای مصرف كنندگان و استفاده كنندگان را درك كنند.

    3. نوآوری اثر بخش باید ساده و هدفمند باشد _ تنها باید به یك كار پرداخت. البته ساده نیست، هر چیز ساده ای ابتدا با مشكل مواجه می شود. بهترین نوآوری آن است كه مردم درباره اش بگویند: عالی است، چرا ما تا به حال به آن فكر نكرده بودیم.
    حتی نوآوری كه یك بازار و مورد استفاده جدید ایجاد می نماید نیز باید به سوی كاربردی طراحی شده، صریح و مشخص سوق داده شود.

    4. نوآوری های اثر بخش كوچك می باشند و بزرگ نیستند. آنها در یك جهت مشخص خواهند بود. ایده های بزرگ با برنامه ایجاد انقلاب و تحول در یك صنعت، احتمال موفقیت بسیار پائینی دارند.

    5. آخرین مورد در این خصوص، هدف نوآوری در جهت رهبری است نوآوری نباید الزاماً به خاطر تبدیل شدن به یك فعالیت بزرگ باشد. چون هیچكس قادر به پیش بینی این مسأله نیست.

    اگر نوآوری از ابتدا در جهت رهبری نباشد، غیر متحمل است كه به اندازه كافی قادر به موجودیت بخشیدن به خود باشد.


    آنچه نباید انجام دهیم

    1. نباید سعی كنیم كه باهوش باشیم. نوآوری ها توسط افراد عادی و معمولی صورت می گیرد و تنها احمق ها نمی توانند نوآوری داشته باشند .

    2. نباید به فعالیتهای متنوع وپراكنده پرداخت. فعالیتها باید كانون مند باشند.

    3. در آخر اینكه، نباید سعی كنیم تا برای آینده نوآوری نمائیم. باید برای زمان حال نوآوری كرد. نوآوری می تواند پیامد های بلند مدتی داشته باشد و شاید تا 20 سال آینده به بلوغ خود نرسد. در ابتدای دهۀ 70 كسی تصور نمی نمود كه رایانه ها تا این اندازه بر چگونگی و روش انجام كارها تأثیر داشته باشد.

    سه شرط

    متأسفانه غالباً مشاهده شده كه به این سه شرط آشكار هیچگونه توجهی نمی شود:

    1. نوآوری كار است. به دانش نیاز دارد.نوآوران معمولاً از دیگر افراد با استعدادتر می باشند و درچند زمینه فعالیت می كنند.

    2. برای موفقیت باید بر قدرت و توانایی خود تكیه كنند و به فرصتها در طیفی وسیعتر بنگرند. سپس از خود سؤال كند كه كدام یك مناسب من است.

    3. در آخر اینكه نوآوری تأثیر است بر اقتصاد و جامعه، تغییری است در رفتار مصرف كنندگان، معلمین و كشاورزان و یا كل مردم. و یا اینكه تغییری است در یك فرآیند، در چگونگی كار كردن و تولید یا محصول كارآفرینی، باید نزدیك به بازار، متمركز بر بازار ودر جهت بازارگرایی باشد.



    مقاله " اصول نوآوري "

    پیتر دراكر
    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  15. #19
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    نوآوري، خلاقيت نيست، بلكه فرايندي است كه بايد مديريت شود!


    بسياري از مديران بر اين باورند كه نوآوري برآيند طوفان فكري ايده هاست. اما استر بالدوين از شركت اينتل معتقد است كه ابزارهاي اندازه گيري، جديت، و فن آوري اطلاعات مي بايد درگير فرايند نوآوري شود تا شركت ها به رشد پايدار نايل آيند.


    نوآوري به مانند "كيفيت" مفهوم چندان مانوسي به نظر مي رسد. به سختي مي توان آن را اندازه گيري كرد؛ اما يكي از كارهاي استر بالدوين در شركت اينتل به كار گيري فناوري اطلاعات به منظور غربال، ثبت و تحليل ايده هاي نوآورانه است. او معتقد است كه مي توان نوآوري را به مثابه ديسيپلين فراگير شركتي مديريت كرد.


    نوآوري، در خلاقيت خلاصه نمي شود، بلكه يك قابليت مديريتي است. درست به مانند كيفيت، فرايند نوآوري را نيز مي بايد اداره كرد. اين فرايند شامل مراحل مختلفي مي شود، از حس نياز تا ايده اي براي رفع نياز و سپس ايجاد نمونه محصول و اثبات فرضيه هايي كه داشته ايد . كليه اين عوامل منجر به تغييراتي در طراحي وتوسعه، توليد، بازاريابي و حتي مدل كسب وكار شركت مي شود.


    نوآوري فناوري اطلاعات، از سوي ديگر، اجازه مي دهد تا از پيشرفت هاي تكنولوژي بهره گيريد و از ابزارهايي براي بهره وري بيشتر، عملكرد سريع تر، ارزان تر و هوشمندانه تر استفاده كنيد. ابزارهاي فناوري اطلاعات، اطلاعات بيشتري را در اختيار شما قرار مي دهد و خرد تجاري را براي اتخاذ تضميمات عاقلانه تر تقويت مي كند.


    مثال ساده اي در اين مورد را در نظر بگيريد. در گذشته مديران از جعبه پيشنهادات استفاده مي كردند تا نظرات كاركنان و مشتريان را در موارد مختلف جويا شوند. اما مرور اين پيشنهادات به كابوسي براي مديران مبدل مي شد چون هيچ نقطه تمركزي وجود نداشت. اما با استفاده از پايگاه هاي داده كه ابزاري براي ثبت نظرات است، هم مي توان ايده ها را ثبت و هم آنها را طبقه بندي كرد. به طور مثال مدير در پي ايده هايي در مورد موضوع "الف" است، اما ايده هاي دريافتي در مورد موضوعات "ب"، "ج" و يا "دال" نيز هستند. از آنجا كه موضوع مورد علاقه "الف" است، نمي خواهيم كه در گير ديگر موضوعات شويم و نمي خواهيم كه آنها را نيز از دست بدهيم. نرم افزاري كه در اين مورد قابل استفاده است مي تواند موضوعات غير قابل استفاده را فيلتر كند و تنها مباحث مورد نظر را نشان دهد بدون اينكه ديگر موارد مفقود و يا براي هميشه حذف شود.


    بدين ترتيب مي توان با ابزار فناوري اطلاعات، فيلتر، ثبت و تحليل داده را انجام داد. ابزارهايي كه براي اين كار وجود دارد 10 سال پيش در دسترس نبود. اين تنها شركت هاي تكنولوژي نيستند كه از فناوري اطلاعات براي بهينه سازي تصميمات و فرايندهايشان استفاده مي كنند. بقا در عرصهء تجاري ايجاب مي كند شركت ها نوآوري را به مثابه يك فرايند مستمر و قابل بهبود در نظر گرفته و ابزارهاي فناوري اطلاعات مناسب با آن را بكار گيرند.


    شركت هايي كه نوآوري را فرايند نمي دانند ممكن است مولد نوآوري هاي شگرفي باشند، اما اين نوآوري ها قاعدتاً درسيلوهاي منزوي همانند واحدهاي تحقيق وتوسه و يا تحليل بازار به وقوع مي پيوندد و در بستر سازماني نهاينه نمي شود. شركت ها مي بايد در كنار در نظر گرفتن نوآوري به عنوان يك فرايند مستمر، در پي ايجاد انگيزه براي كاركناني كه مروج نوآوري هستند، باشند. همچنين استفاده از شبكه ها براي برقراري ارتباط بين افراد و ايجاد برهم افزايي بين افكار ايشان قابل توصيه است. ابزارهاي فناوري اطلاعات همچون رسانه هاي اجتماعي و سايت هاي شبكه هاي اجتماعي مي تواند پويش لازم را در زمينه ايجاد ارتباط و برقراري سينرژي عقايد ايجاد كند.


    جاي ترديدي نيست كه مديران نمي توانند در جريان كليه روندهاي نوين فناوري اطلاعات باشند. با اين وجود اينترنت به روز آوري مديران را تا حد زيادي تسهيل كرده است. قوياً توصيه مي شود مديران روندهاي جديد را به صورت آنلاين تعقيب كنند. همين مورد "نوآوري به مثابه يك ديسيپلين" يا "نوآوري به مثابه يك روند" را در نظر بگيريد. واژه هاي “Innovation as a discipline” را در اينترنت جستجو كنيد و از شمار مشاوره ها، كسب وكار ها و ابزارهايي كه حول اين محور توسعه يافته اند، متعجب خواهيد شد!




    MIT Sloan Management Review

    همکاران سیستم
    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  16. #20
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    نوآوري innovation

    نوآوري فرايند اخذ ايده خلاق و تبديل آن به محصول، خدمات و روشهاي جديد عمليات است.
    به كارگيري ايده ، انديشه و فكر جديد ناشي از خلاقيت مي باشد. در حقيقيت نواوري فرايندي است كه مفهوم جديد يا انديشه و ايده تازه توليد شده بوسيله ي خلاقيت را به عمل تبديل مي كند.

    نوآوري عبارت است از كاربردي ساختن افكار و انديشه هاي نو ناشي از خلاقيت، به عبارت ديگر، در خلاقيت اطلاعات به دست مي آيد و در نوآوري، آن اطلاعات به صورتهاي گوناگون عرضه مـــــي شود.

    در تفاوت بين تغيير و نواوري گفته شده تغيير ايجاد هرچيزي است كه با گذشته تفاوت داشته باشد، اما نوآوري اتخاذ ايده هايي است كه براي سازمان جديد است. بنابراين، تمام نوآوريها منعكس كننده يك تغييرند اما تمام تغييرها، نوآوري نيستند.

    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نوآوری استراتژیک
    توسط ریپورتر در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th September 2010, 05:37 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th September 2010, 05:21 PM
  3. نوآوری و شکوفائی (نیاز استرا تژیک سازمان ها)
    توسط ریپورتر در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26th September 2010, 06:24 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26th September 2010, 06:12 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •