دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: زباله ها و بازیافت

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : زباله ها و بازیافت

    زندگی ، زباله ، زهرخند ؛ سرنوشت جویندگان طلای کثیف
    زباله گردی در چند پرده
    احتمالاً صبح ها وقتی از خانه بیرون می آیید ، تعداد زیادی از گونی به دوشهایی که اغلب آنها شهرستانی هستند را در حال جدا کردن زباله ها برای گذران زندگی میبینید . این افراد که غالباً درآمدهای کلانی از این راه کسب میکنند ، در حاشیه های شهر تهران به صورت دسته جمعی زندگی میکنند . تعداد گونی به دوش هایی که در حال جدا کردن زباله ها هستند ، بیشتر شده و باید گفت این ها دیگر زباله گرد نیستند ، بلکه گونی به دوش هایی هستند که طلا میدزدند .
    زباله گردهایی که با خم شدن در مخازن زباله به واکاوی کامل آنها پرداخته و با گئنی های پر راهی حاشیه های شهر برای فروختن آنها میشوند ، عمدتاً نوجوانان و جوانان کم سن و سال و شهرستانی بوده که البته سود اصلی زباله گردی نصیب آنها نمیشود . آنها با نرخ های بسیار پایین به فروش انواع زباله های با ارزش به شبکه های مافیایی زباله میپردازند و از سویی بازیافت کنندگان غیر مجاز زباله در بیغوله های شهر سودهای کلان به جیب میزنند .
    گفتگو با تعدادی از آنها
    سکانس اول ، ساعت 9 صبح ، میدان انقلاب
    چشمان پسرک در گذر از خیابانها برخلاف مقتضای سن و سالش به دنبال اسباب بازی و لباس های پرزرق و برق نیست ، بلکه چشمان او با دیدن سطل های انباشته از زباله میدرخشد . انگار دنیای او دنیای دیگری است و نگاهش به اطراف ، متفاوت . پسرک بی تفاوت نسبت به محیط اطراف و نگاه های متفاوت به کار خود ادامه میدهد تا زودتر از همکاران خود بتواند سهم بیشتری از زباله ها کسب کند . این جا میدان انقلاب است . مقابل مغازه های اغذیه فروشی ، میوه فروشی ، مدارس و پارکها ، پر درآمدترین محدوده فعالیت اوست .
    رمضان ، 13 ساله از مشهد برای کار کردن به تهران آمده است و میگوید : " مأموران نمیگذارند ما کار کنیم . "
    این زباله دزد (یا به قول بعضی مسئولان ، زباله کاو) که معتقد است سابقه کاری اش از دوستانش بالاتر است ، ادامه میدهد : " زباله ها را به فردی به نام طاهر که محل کارش در جاده امام رضاست میفروشم . زباله ها را از ما 200 تومان میخرد و 320 تومان میفروشد . کسی که زباله ها را میخرد ، قبلاً خودش هم زباله دزد بوده . او روزانه 7 تا 8 میلیون تومان درآمد دارد و حالا برای خودش کسی شده . یک خانه بزرگ خریده و یک ماشین شاسی بلند زیر پایش انداخته است . تازگی ها ازدواج کرده و زندگی خوبی دارد . "
    حسین ، نوجوان 15 ساله ای که اهل یزد است تا کمر داخل سطل زباله یکی از خیابانهای فرعی میدان انقلاب شده و کارتن ها و مواد مورد نظر خود را بدون دستکش از داخل سطل بیرون می آورد و میگوید : " 9 نفر هستیم و خانه ای در شرق تهران اجاره کرده ایم . "
    او با طعنه ادامه میدهد : " دیده اید دزد به دزد میزند ؟! ما زباله ها را جمع میکنیم ، بعد عده ای مأمورنما این زباله ها را از ما میدزدند . "
    در پاسخ به این پرسش که چرا این مواد بازیافتی را به شهرداری نمیفروشید ، میگوید : " شهرداری ارزان میخرد ولی در کارخانه پول بهتری میدهند . "
    حسین با اشاره به این که ساعت کاری آنها از 9 صبح تا 10 شب است ، میگوید : " هرکدام از ما محدوده مشخصی برای کار داریم و نباید کسی وارد حریم کاری ما شود . " او تمام مخازن زباله خیابان انقلاب و کوچه پس کوچه هایش را وارسی میکند . " نان درآوردن کار سختی است ، مخصوصاً اگر مانعی همانند شهرداری را در مقابل خود داشته باشید . " این سخنان غفار ، مرد 43 ساله ای است که زباله کاو است و از این راه امرار معاش میکند . او میگوید : " به دلیل بی پولی ، زنم طلاق گرفت . من هم از صبح تا عصر از سطل های زباله ، پلاستیک ، نان خشک و غیره جمع آوری میکنم و کیلویی 100 تومان میفروشم . "
    گونی به دوش انداخته و به سختی راه میرود . درباره وزن گونی که بر دوش دارد میپرسیم و میگوید : " 100 کیلوگرم "
    غفار میگوید که بی سواد است و ادامه میدهد : " در روزهای عادی 20 تا 25 هزار تومان درآمد دارم . اگر شهرداری جلوی کارم رو نگیرد ، الحمدا... درآمد خوب است . در روزهای آخر سال درآمدها به 70 الی 80 هزار تومان هم میرسد . چون مردم وسایل اضافی زیادی را در خیابانها و سطل های زباله میگذرانند . "
    سکانس دوم ، ساعت 12 ظهر ، میدان ولی عصر (عج)
    به خاطر نمی آورد که جز با دیدن یک بطری کوچک پلاستیکی آن هم درون یک محزن زباله از چیز دیگری به این اندازه خوشحال شده باشد . تمام روزش را داخل محازن زباله سرک میکشد . گونی پلاستیکی بزرگی که به کولش میگیرد با قد و قواره اش برابری میکند . تمام بسته های زباله را یکی یکی و با دقت وارسی و ضایعات و پلاستیک های خشک و به درد بخور را جدا میکند ، حتی کیسه های زباله ای که توسط یک شهروند بسته بندی شده را هم تخلیه و آن را روانه گونی خود میکند . حیدر که تنها 16 سال دارد گونی زردرنگ بزرگی را به دوش گرفته ، میگوید : " چون قدم هم اندازه مخازن زباله است نمیتوانم به بعضی پلاستیک ها و بطری های انتهای مخزن برسم اما بیشتر از همه وقتی گربه ای داخل محازن میبینیم که گوشه ای کز کرده و به من خیره میشود وحشت میکنم . بارها این گربه ها به من حمله ور شده اند . " تمام حواسش را به گونی زباله اش میدهد " تمام زباله هایی را که جمع میکنم کیلویی 100 تومان میفروشم . " چوب دستی بزرگش را داخل جوی آب می اندازد و با یک حرکت 3 بطری نوشابه از آب بیرون می آورد . خودش را صادق معرفی میکند و میگوید : " پلاستیک ، آلومینیوم ، بطری و شیشه جمع میکنم . کارتن کیلویی 50 تومان و بطری ها کیلویی 150 تومان . روزانه 12 تا 17 هزار تومان درآمد دارم . شب ها هم خواب مخازن زباله را میبینم . اگر یک روز شانس یارم باشد ، خرت و پرت های خوبی از زباله ها پیدا میکنم . "
    او میگوید : " اگر کارگرهای شهرداری ما را ببینند بارمان را میگیرند . اما اگر طی روز پلاستیک های باارزش گیرمان بیاید ، میبریم شوش و یا شهرری ، گاهی هم در خیابان اتابک آنها را میفروشیم . عنایت ادامه میدهد : " بیشتر روزها 8 تا 10 کیلو پلاستیک جمع میکنم . " حمید ، عنایت و فریدون فقط 3 نفر از میان هزاران زباله فروش در تهران هستند که سالهاست به آنها لقب زباله گرد میدهند .
    سکانس سوم ، ساعت 2 بعدازظهر ، میدان ونک
    یکی دیگر از این زباله دزدها که پیرمردی حدود 60 ساله است ، با اعتراض میگوید : " برخی خارجی ها در این کار روی دست ایرانیها بلند شده اند و کاروکاسبی را کساد کرده اند."
    با اشاره به این که کارگران خارجی در این حرفه جوان تر و چابک تر هستند ، میگوید : " امروز بیشتر درآمدها از چوب هایی است که مردم بیرون میگذارند . " این پیرمرد زباله گرد با اشاره به این که روزانه به طور متوسط 40هزار تومان درآمد دارد ، میگوید : " تا پارسال کار بهتر بوده است . " وی در ادامه می افزاید : " 4 فرزند دارم که فقط یکی از آنها ازدواج کرده و بقیه یچه ها درس میخوانند . "
    این پیرمرد که یک خانه شریکی با یکی از اقوامشان در عبدل آباد دارد ، میگوید : " آهن پاره ها را از سر ساختمان و سطل های زباله جمع آوری کرده و بعد میفروشم . در حال حاضر چرخ زندگی به سختی میچرخد ولی خدا را شکر ، درآمد خوبی از این راه کسب میکنم . "
    یاراحمد 17 ساله که اهل یکی از کشورهای همسایه است ، میگوید : " با 12 نفر از دوستانم در اتاقی حوالی ورامین زندگی میکنیم . ما خانوادگی در این کار هستیم ، قبلاً که شهرداری زباله ها را تفکیک نمیکرد وضعیت درآمدی بهتر بود ولی در حال حاضر بازار کساد است ."
    این پسر جوان که تا کلاس پنجم ابتدایی درس خوانده است ، میگوید : " برای این که به موقع سرکار حضور داشته باشیم ، سرویسی اجاره کرده ایم . روزانه حدود 17 هزار تومان درآمد داریم . پول هایم را جمع میکنم تا بتوانم با دختر مورد علاقه ام ازدواج کنم . "
    به برادر خود اشاره میکند و میگوید : " تازه کار است ، فقط روزی 7 تا 8 هزار تومان کار میکند ولی وقتی مهارت کسب کند ، درآمدش افزایش مییابد . "
    کاظم گونی به دوش نیز از یک کشور خارجی به ایران آمده است . 23 سال دارد و روزانه 20 هزار تومان از این راه کسب درآمد میکند . او میگوید : " سرپرست کارگاهی که زباله ها را برای فروش پیش وی میبرد ، قبلاً آشغال دزد بوده و با یک سه چرخه رفت و آمد میکرده است . "
    سکانس آخر ، انتهای شب
    در یکی از خروجی های شهر محل تجمع نان خشکی ها و زباله جمع کن ها است که اگر صبح تا غروب هر کجای شهر باشند عصر در آنجا جمع میشوند تا در ازای تحویل پلاستیک ، آهن و نان خشک هایی که جمع آوری کرده اند ، دستمزد یک روز تلاش و کوچه گردی خود را بگیرند .
    سرپرست یا صاحب دستگاه ، گونی های کارگران و کودکان را به نوبت وارسی میکند . پلاستیک ها ، نان خشک و آهنها را جداگانه وزن میکند و جلوی اسم هر کدام عددی را در دفتر مینویسند و براساس آن به کارگرها پول پرداخت میکند . هر کدام که قویتر است و زباله بیشتری جمع کرده ، پول بیشتری دریافت میکند .
    در بین آنها بیشترشان خواهر و برادر و تقریباً هم سن و سال هستند و هر صبح توسط کارفرما در محل های مشخص شده ای حاضر میشوند تا روزی خود را از بین زباله ها های مردم پیدا کنند . کودکان درآمد ناچیزی کسب میکنند اما عده ای که از تلاش آنها سود کلانی میبرند در جهت منفعت خود به تشویق کودکان برای ادامه کار میپردازند .
    به سراغ سهراب ، مسئول زباله دزدها میروم و این مرد حدود 40 ساله میگوید : " هر کودک زباله گرد با حدود 6 ساعت کار ، 20 تا 30 میلیون تومان ارزش دارد . کارگران باید جوان و تروفرز باشند تا بتوانند به خوبی پلاستیک ، کاغذ ، نان خشک و سایر اقلامی که به درد میخورد را از بین زباله ها جدا کنند بدون آنکه توسط مأموران شهرداری دستگیر شوند . مأموران شهرداری اصولاً کار و کاسبی را کساد میکنند ولی در ساعتی که کارگران ما فعالیت میکنند ، کمتر مأموران حضور دارند . "
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  2. کاربرانی که از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. Maestro Ezio Returns | Assassin's Creed: Brotherhood Preview
    توسط PiXiE در انجمن نقد و بررسی بازی های کامپیوتری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th October 2010, 08:36 PM
  2. نوآوری و شکوفائی (نیاز استرا تژیک سازمان ها)
    توسط ریپورتر در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26th September 2010, 06:24 PM
  3. قانون مدیریت پسماند
    توسط ستاره ی قطبی در انجمن سایر موضوعات مهندسی عمران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 14th July 2010, 01:06 AM
  4. گوجه فرنگی سبزی باغی
    توسط nafise sadeghi در انجمن سبزی کاری
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 18th May 2009, 12:36 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •