دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 72

موضوع: مشاوره مذهبي

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    Hardware
    نوشته ها
    6,613
    ارسال تشکر
    959
    دریافت تشکر: 2,702
    قدرت امتیاز دهی
    165
    Array

    Arrow پاسخ : مشاوره مذهبي خوب

    یکی از بزرگترین مشکلات ما جوانان ایرانی همین بحث دوست گرامی ما هست ما باید یاد بگیریم که در کجا های زندگی مون از این واژه و گفتن کلمه نـــــــــه استفاده کنیم کاری که اغلب انجامش نمیدیم من در اینجا چندین مورد آنرا برای شما آموزش میدهم .

    برخي اوقـات براي شما پيش آمده كه در مـقابل خـواسته ديگران،برخلاف ميل باطي جواب مثبت داده و درخواسـت او را قبول كرده ايد.ممكن است جواب منفي دادن سخت به نظر برسد ولي چند راه مفيد را براي رهاي شـما ازاين مـوقيعت خـاطر نشان ميكنيم. بياد داشته باشـيد كه اگر بـخواهـيـــد كسي را از سر خود باز كنيد ممـكن است مجبور به گفتن "دروغ مصلحتي" شويد. دروغهايي كه ظريف و بدون ضـرر هـستند و صدمه اي را به طرف مقابل وارد نمي كنند. گاهي اوقات نيز بايد رودربايستي را كنار گذاشت و با صراحت جواب منفـي داد چون در غير اينصورت ممكن است از كار خود پشيمان و مدتها به دليل عواقـب آن دچار مشكل و دردسرشويد. سعي كنيد قدرت "نه" گفتن را در خود تقويت نمايـيد الـبـتـه طـوري كـه باعث كدورت نشود.

    گاهی اوقات برایمان اتفاق می افتد که می خواهیم به عزیزی نه بگوییم، اما نمی توانیم، به چند دلیل:
    اول اینکه او ناراحت می شود.
    دوم اینکه احساس ناراحتی به ما دست می دهد که چرا او را ناراحت کردیم
    و سوم اینکه دیگر او به ما احساس خوشایندی ندارد.

    حال وظیفه ما نسبت به اینگونه مسائل چیست؟
    یا باید به او جواب مثبت بدهیم و اینگونه خودمان را قربانی دستورات دیگران کنیم و یا با بی اعتنایی به گفته های او، جواب منفی داده و خودمان را از شر قربانی شدن در مقابل دیگران خلاص کنیم.
    واقعیت قضیه این است که ما فکر می کنیم وقتی دیگران به ما نه می گویند، بگونه ای ما را تحقیر کرده و به ما اهمیتی نمی دهند، در صورتی که اگر واقع بینانه بیاندیشیم و خودمان را جای دیگران قرار دهیم متوجه خواهیم شد که نه گفتن دیگران و یا خودمان به این معنا نیست که دیگران به ما بی اعتنایند و یا ما نسبت به دیگران اهمیتی قائل نیستیم، بلکه این برخورد به این معناست که دیگران در موقعیتی هستند که کاری که ما از آنها توقع انجام آنرا داریم، نمی توانند انجام دهند.

    بنا براین بهترین روش برخورد این است، هنگامیکه به دیگران نه می گوییم دلیل نه گفتن خود را بیان کنیم تا بعدها از سوء تفاهم ها جلوگیری شود. در اینجا با ذکر مثالی به روشنتر کردن بحث این پست می پردازم:

    مثلا شما فرض کنید پدری دارید که او بسیار از شما توقعات بی جا دارد و می خواهد هر چه او به شما گفت، شما بدون برو برگرد گفته اش را بپذیرید و آنرا بدون چون و چرا انجام دهید. و شما هم در موقعیتی هستید که نمی توانید آنها را انجام دهید مثلا درس دارید یا باید در امتحان سختی حاضر شوید.

    خوب اینجا دو راه برای شما وجود دارد: یا اینکه با برخورد قاطعانه به پدر خود نه بگویید و او را شماتت کنید که شما را درک نمی کند. و با او برخورد تند داشته باشید که علاوه بر خرابی ارتباط خود با او دچار تنش عصبی هم خواهید شد.

    اما همیشه بدانید که راه حل دیگری هم وجود دارد و در اینجا هم راه حل دیگری وجود دارد و آن اینکه خیلی مؤدبانه برایش توضیح دهید که وقت شما تنگ است و نیاز به تلاشهایی دارید که اگر به او جواب مثبت بدهید در آینده دچار مشکل خواهید شد.

    اما با مسئله ای که وجود دارد این است که ممکن است با همه توضیحات شما او همچنان بر گفته خود بماند و نظرش را تغییر ندهد. در اینگونه مواقع بون آنکه اعصاب خود را به هم بریزید، بدون توجه به عقاید او کار خود را انجام بدهید و از زندگی خود لذت ببرید. اما یادتان باشد که آرامش خود را حفظ کنید و هرگز کاری انجام ندهید که ارتباط شما را دچار آسیب کند.
    به امید اینکه صلح و آرامش تمام زندگی ما را در برگیرد.
    - چه راههایی ، گفتن كلمه « نه »را آسانتر می‌سازد؟
    ....
    اولین كاری كه باید انجام داد، تشخیص احساسات دست و پاگیر یا باورهایی است كه در سر شما وجود دارند. برای مثال اگر دوستتان می‌خواهد اتومبیل شما را برای رفتن به سفر قرض كند، با گفتن كلمه نه، چه نتایج منفی را پیش بینی می‌كنید؟ آیا می‌ترسید به كارفرمای خود پاسخ منفی بدهید، آیا از بركنارشدن از كارتان در هراسید؟ اگر به استاد خود پاسخ منفی بدهید، آیا انتظار دارید نمره پایین را در آن درس كسب كنید؟
    پس شما در ابتدا انتظار فاجعه آمیزی از«نه گفتن» تشخیص داده‌اید و در گام بعدی آن انتظارات را با واقع نگری بیشتری بیان می‌كنید.برای مثال ممكن است به خودتان بگوئید اگر پاسخ منفی بدهم چه بسا دوستم از این كه اتومبیل را به او قرض ندادم از من ناراحت بشود، ولی دوست شما به خاطر این گونه مسایل ناراحت نیست او احتمالا به خاطر آن كه كلمه «نه» را به صراحت به كار


    برده‌اید، احترام بیشتری برایتان قائل خواهد شد.
    ممكن است كارفرمای شما از این كه حاضر به اضافه كار نشدم خوشحال نباشد؛‌ اما وقتی در آن روز، اضافه‌كاری برای من مایه دردسر بود، امتناع امری موجه بوده است. وقتی با كاری كه مایل به انجامش نیستید، موافقت می كنید، احتمالا از خودتان ناراحت می‌شوید. همچنین ممكن است از دیگری برنجد و یا از او خشمگین شوید در این گونه موارد كلمه « نه »به صورت غیركلامی ،سكوت ، فكر كردن راجع به مسائل دیگر به هنگام حضور در جمع، ظاهر می‌گردد. خود را نادیده انگاشتن سبب تحمیل رفتارهای ناخواسته‌ای است كه دیگران از ما می‌خواهند و این امر سبب می‌شود آنها نسبت به ابراز درخواست‌های غیر منطقی خود تشویق شوند. پس از آنكه باورها و اعتقادات خود را به شیو ه‌ای منطقی تر مرتب كردید، برای گفتن كلمه « نه » آمادگی پیدا می‌كنید و از این امر احساس خوبی به شما دست می‌دهد.
    قدم بعدی، گفتن كلمه « نه »، به شیو ه‌ای مستقیم به طرف مقابل است، به گونه‌ای كه قاطعیت در صدا و رفتار شما موج بزند. مطمئن شوید پیام‌های غیر كلامی هم سنگ كلمات هستند. آیا ارتباط چشمی برقرار می كنید؟ آیا لحن كلام شما خالی از پوزش و عذر خواهی است؟
    بخاطر آنكه از سنین كودكی اجتماع شما را به تسلیم شدن و مطیع بودن وادار كرده است، گفتن كلمه « نه »در دفعات نخست، بدون شرم كار بسیار دشوار خواهد بود.
    برای آسانتر ساختن این مرحله، در موقعیت‌هایی كه خطر پایین دارند، گفتن پاسخ های منفی را آغاز كنید. به خصوص زمانی كه، كاملا مطمئن هستید كه حق گفتن كلمه « نه » را دارید. با این تمرین اطمینان به خود را بنا خواهید كرد ونیز توانایی گفتن كلمه نه را در موقعیت‌های مشكل‌تر بدست خواهید آورد. و بالاخره در مواقعی كه از درون به خود مطمئن نیستید این تمرین سبب بروز اطمینان می‌شود.
    به طور معمول، گفتن نه به برخی افراد آسانتر از دیگران است احتمالا این افراد برای شما، ‌دوستان نزدیك، ‌غریبه‌ها و خانواده هستند. وقوع یك موقعیت را پیش بینی كنید و تمرین كنید كه در آن موقعیت چه خواهید گفت. گفتن كلمه نه را به طریقی مستقیم و صریح تمرین نمایید. نسبت به كلیه رفتارهای خود و لحن كلامتان به هنگام گفتن جمله منفی آگاه باشید .
    در موقعیت‌های مشكل‌تری كه نسبت به ماهیت و چگونگی پاسخ خود مطمئن نیستید، با گفتن این جمله به دیگران: «می‌توانم درباره‌اش فكر كنم»مقداری زمان در اختیار خود بگیرید. سپس احساسات خود را بررسی كنید چه عقاید و انتظارات نامعقولی شما را به گفتن «نه » ‌وا می دارد.
    وقتی كلمه «نه » را بكار بردید و طرف مقابل همچنان برخواسته‌اش اصرار ورزید و اولین كلمه نه شما را نشنیده گرفت. شما باید بر مخالفت خود پافشاری كنید. آیا از آن دسته افرادی هستید كه به آسانی تسلیم می‌شوید؟ یا آمادگی عصبانی شدن را دارند؟ شما احتمالا باید توجه آنها را بطور مؤثری جلب كنید و به آنها بگویید، اما من مخالفت كرده‌ام و واقعا منظورم مخالفت است.به رغم اینگونه پیام‌ها چون بسیاری ازما با سازگاری و انعطا ف‌پذیری بزرگ شده‌ایم، ‌به خاطر دیگران از خواسته‌های خود می‌گذریم.تشخیص این نكته مهم است كه در این جا رفتار خود خواهانه سالم وجود دارد. شما حق دارید كه «نه »‌ را به كار ببرید و از این كار احساس خوبی داشته باشید.هر قدر به احساس شخصی و خواسته‌های خود توجه كنید. از گفتن « بله »‌به دیگران احساس رضایت‌مندی بیشتری خواهید كرد

  2. 4 کاربر از پست مفید diamonds55 سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض اهميت كنترل افكار

    سلام
    يه نكته خيلي مهم از روايات معصومين مي خواستم درباره افكار بگم و اون اينكه :

    مراقب افكار خود باشيد كه افكار شما رفتار شما مي شود
    مراقب رفتار خود باشيد كه رفتار شما عادت شما مي شود
    مراقب عادات خود باشيد كه عادات شما شخصيت شما مي شود

  4. کاربرانی که از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند.


  5. #3
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض چه كنيم تا در نماز حضور قلب پيدا كنيم؟

    براى حضور قلب در نماز، باید از راه‏هاى زیر استفاده كنیم:

    1. دقت در انجام مقدمات نماز، مانند وضوى با معنویت و انجام مستحباتى چون اذان، اقامه و... .
    شخصى از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏وآله درخواست كرد كه راهى به او بنمایاند تا حضور قلب بیشترى در نماز پیدا كند و حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان داد. بنابراین، وضوى شاداب و با آداب كامل، براى حضور قلب انسان در نماز مؤثر است.
    2. گزینش مكان مناسب براى نماز و دورى از جاهاى شلوغ و پر سر و صدا و پرهیز از هر چیزى كه موجب انحراف توجه از خداوند شود.
    3. گزینش وقت مناسب و در صورت امكان، خواندن نماز در اول وقت.
    4. نماز خواندن در مسجد و باجماعت (به ویژه در جماعاتى كه بعد معنوى بیشترى دارند).
    5. خواندن نماز با طمأنینه و دقت در مفاهیم و معانى آن.
    6. نگاه به مهر، در حال قیام، نگاه به پایین پا، در ركوع و نگاه به دامن خود در هنگام تشهد.
    7. تخلیه دل از حب دنیا و امور دنیوى و آن را مالامال از عشق خدا ساختن؛ زیرا ذهن انسان همواره متوجه چیزى است كه به آن عشق مى‏ورزد؛ همانند عاشقى كه آنى از فكر معشوق خود بیرون نمى‏رود. این كه ما در نمازهایمان همواره به فكر مسائل دیگر هستیم، به خاطر تعلق شدید نفس به دنیا و حب آن است؛ اما آن كه عاشق حق شد، در هر حال و در هر كارى، به یاد خدا خواهد بود؛ به طورى كه گویى همیشه در نماز است.
    8. توجه به این كه مبدأ و منتهاى انسان، خداوند است و آن چه در این بین است، براى امتحان آدمى و ابزارى در جهت رشد و كمال اوست.
    9. ضبط قوه خیال؛ پرنده لجام گسیخته خیال، چكاوكى است كه هر آن بر شاخسارى مى‏نشیند. ازاین‏رو، همیشه افكار انسان به این طرف و آن طرف متوجه است و قرار و آرام ندارد؛ اما اگر آدمى با دقت و هوشیارى در كنترل آن بكوشد، پس از چند صباحى، رام و مطیع شده، به هر سو كه اراده كند، متوجه مى‏گردد. بنابراین، انسان باید در نماز، از اول با قاطعیت بنا را بر این بگذارد كه تمام توجه خود را به سوى پروردگار معطوف دارد و هر گاه پرنده خیال از چنگ او گریخت، بى‏درنگ آن را به همان جهت برگرداند. اگر چندین مرتبه و در ایام متوالى، چنین كند، كم‏كم ذهنش عادت خواهد كرد.
    10. توجه به عظمت و هیبت پروردگار و نیاز خود.
    اگر آدمى بداند با چه وجود بزرگى روبه‏رو است كه خود در مقابل او هیچ، بلكه عین احتیاج و نیاز است، با تمام وجود خاضع خواهد گردید.
    یكى از اولیاى خدا در توصیه‏اى در این باره چنین مى‏گوید:
    در مرحله اول، مدتى قبل از شروع نماز، حداقل 15 دقیقه به حساب‏رسى و تخلیه درون بپردازید و به صورت ارادى، عوامل پریشانى خاطر را تعدیل بخشید؛ مثلاً اگر كار ناشایستى (مثل فریاد زدن بیهوده) انجام داده‏اید، از كرده خود اظهار ندامت كنید؛ منظور این است كه آن چه در باطن شما رسوب كرده و با نماز برانگیخته مى‏شود، با اختیار خود شما، مورد ارزش‏یابى و حساب‏رسى قرار گیرد و براى موارد مشابه، تصمیم بگیرید كه رفتار خود را كنترل كنید؛ پس منظور از این مرحله، این است كه خود را براى نماز مهیا سازید.
    در مرحله دوّم، همان طور كه در ابتداى سخن، ذكر شد، شرایط را فراهم كنید و در طول مدت نماز، ابتدا همان اذكار نماز را در درون حاضر كنید و بعد الفاظ را ادا كنید. امام خمینى(ره) این عمل را این گونه تشبیه مى‏كند: نمازگزار [باید] اذكار نماز را به درون خود تلقین كند؛ مثل این كه طفلى در درون او هست و اذكار را به او عرضه مى‏كند.
    11- تفکر در مرگ و قبر و قیامت و مطالعه ی کتب در این زمینه مانند منازل الآخرة/ محدث قمی و معاد و سرای دیگر / شهید دستغیب


    براى مطالعه بیشتر به كتاب‏هاى زیر مراجعه كنید:
    1. حضور قلب در نماز، على‏اصغر عزیزى تهرانى‏
    2. حضور قلب در نماز، محمد بدیعى‏
    3. اسرار نماز، محسن قرائتى.
    4. علل و درمان حواس‏پرتى در نماز، على‏اصغر عزیزى تهرانى.
    5. صلوة الخاشعین شهید دستغیب

  6. 2 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  7. #4
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض انگيزه شما از ازدواج چيست؟ لطفا با انگيزه ازدواج كيند!

    در این مقاله قصد داریم با نگاهی اجمالی ، فلسفه و اهداف ازدواج را به زبانی دیگر مورد بررسی قرار دهیم :

    ازدواج همه ابعاد وجودی انسان را به محك فرا می خواند . تا قبل از ازدواج عوامل آزماینده خصوصیات حقیقی افراد ، بسیار كم است اما به هنگام ازدواج به یكباره صحنه تغییر می كند . آنقدر عوامل آزماینده در این مرحله زیاد است كه كمتر بعدی از ابعاد وجودی انسان خارج از آزمایش قرار می گیرد .

    ازدواج بهره گیری از تمتع جنسی ، دوری از تنهایی و … نیز هست اما در پس پرده و در اعماق آن ، یك مرحله مهمی برای رشد یافتن انسان است ، آن قدر كه ازدواج می تواند انسان را رشد دهد . كمتر مسئله ای این خاصیت را دارد .
    ازدواج به خاطر مشكلات و مسائلی كه دارد می تواند توانائی های انسان را محك بزند و انسان به واسطه همین مشكلات و مسائل ، تمرین تواناتر شدن را انجام می دهد ، برخی از افراد كه از مشكلات هراس دارند به این نكته توجه نمی كنند كه بایستی وارد میدان مشكلات شد تا كه آبدیده شد .
    ترس از مشكلات ازدواج نباید ما را از ازدواج دور كند ، مگر به خاطر مشكلات تحصیل ، از تحصیل دوری می كنیم ، مگر بخاطر مشكلات كار كردن ، كار را رها می كنیم .

    تعریف های متفاوتی كه از ازدواج می شود بستگی به نوع دیدی است كه نسبت به ازدواج وجود دارد . بعنوان مثال فرض كنید كه در یك باشگاه بدنسازی هستید ، انواع وزنه ها ، دمبل ها ، بارفیكس ها ، دستگا ههای مختلف ورزشی و … وجود دارند كه هر كدامشان برای یك عضو بدن و تقویت آن و كل مجموعه برای بدنسازی و تقویت كل بدن خاصیت و كاربرد دارد ، حال كسی كه با اشتیاق و میل و رغبت و علاقه به ورزش بدنسازی به آن باشگاه رفته باشد هر چه موارد تمرین و ورزش و دستگاه ها و ابزار آلات بیشتر باشد ، خوشحال تر است چرا كه می داند بهتر می تواند تمرین كند و رشد كند و با انجام چند تمرین ممكن است خسته شود اما بی حوصله نمی شود . اما اگر كسی دیگر با اجبار یا اكراه و از سربی حوصلگی به همان باشگاه رفته باشد و مشتاقانه قصد ورزش و تمرین را نداشته باشد با اولین تمرین وزنه ها ، نه تنها خسته می شود كه بی حوصله هم می شود و ناراحتی خود را به روشهای مختلف ابراز می كند .
    تفاوت این دو فرد چیست ؟
    تفاوت واضح است یكی برای تمرین و رشد كردن آمده و دیگری با اجبار یا اكراه وارد زمین باشگاه شده است . زندگی و ازدواج نیز همین طور است . برای كسانی كه بخواهند در ابعاد مختلف رشد كنند ، از این زمین و میدان گاه جای بهتری پیدا نمی شود و موارد تمرین و رشد بسیار زیاد است ، اما برای كسی كه حال و حوصله ی تمرین كردن و قوی شدن و رشد كردن را ندارد ، ازدواج گرچه آغازی شیرین دارد ، اما ادامه ی خسته كننده ای را خواهد داشت .

    ازدواج یك منشور چند پهلو است ، هر طرف آن ، بیانگر بعدی از ابعاد زندگی است ، یك طرف آن شور و شوق و لذت ، یك طرف آن محبت و صمیمیت ، یك طرف دیگر تلاش و زحمت ، طرف دیگر آرامش و سكونت و … اما وقتی كل مجموعه را با هم دیدید و همه ابعاد را در نظر داشتید ، خواهید دید كه ازدواج ، یك مجموعه ی رشد دهنده برای شخصیت انسان و یك مجموعه انسان ساز است .
    همین تفاوت نگاه ها به ازدواج است كه تعریف انسانها از ازدواج را متفاوت می كند . بنابراین سعی كنید از همین ابتدای كار دید و نگرشتان را نسبت به ازدواج تصحیح و تكمیل كنید .

    گرد آوری: داوودی
    منبع : برگرفته از كتاب " یك انتخاب مناسب " نویسنده : محمود یزدانی












  8. 4 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  9. #5
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    معماري
    نوشته ها
    2,535
    ارسال تشکر
    10,246
    دریافت تشکر: 10,466
    قدرت امتیاز دهی
    32325
    Array
    معمار حانیه's: خواهش

    پیش فرض پاسخ : چه كنيم تا در نماز حضور قلب پيدا كنيم؟

    یادمه یک زمانی انقدر با خدا بودم وایمان داشتم که همه بهم میگفتن حاج خانوم. هه

    اما الان 19 سالمه. اعتراف میکنم یکی خیلی دوست داشتم. شب وروزم شده بود اون.. سر نمازم دعا برای قسمت من شدنش.
    دعا دعا دعا. قران. حتی رفتم حرم امام رضا گفتم یا امام رضا بهم بدش. من زیاد حاجت خواستم ودادی اینم میخوام. اگر بهم بدی ایمانم قوی تر میشه

    اما بر عکس شد. خدا بدتر ازم گرفتش. الان 4 ماه نماز نمیخونم. از ته دلم خدا رو دوست دارم. اما مث کسی هست که با دوستش لج میکنه. با خدا لج کزدم

    مگه چی خواستم ازش ؟؟ چرا بهم ندادش؟ چرا شد مال یکی دیگه؟؟

    حالا شده یک عقده ونفرت از ادما.

    یک مشکل بزرگترم اینه. با خدا قهر کردم. . نعوذبالله میزنه سرم کفرم میگم.
    خیلی بهم ریخته وداغونم. احساس میکنم خدا نیست که نگام کنه وبگه دختر من پشتتم. احساس میکنم روش ازم برگردونده

    خیلی بار ها گناه کردم .توبه کردم. اما بازم ب هر دلیلی شکستم توبه رو.

    اون دختر با ایمان زیاد . حالا یک همچین ادمی شده.

    خودم از حال خودم بیزارم. خیلی وقتا میگم دختر تو که با نماز ارامش میگیری چرا نمیخونی؟ بعد به خودم میگم ول کن. شاید نخوندی خدا کمکت کرد.

    هزچند میدونم خدا نیازی به خونذن نماز ما نداره . همه چیز برای ماست.

    تورخدا کمکم کنید. میترسم از روزی که بی ایمان ترین بشم.

    من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،

    زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.

    (لوکوربوزیه)

  10. 10 کاربر از پست مفید معمار حانیه سپاس کرده اند .


  11. #6
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    11,753
    دریافت تشکر: 9,183
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    setayesh shb's: خوشحال3

    پیش فرض پاسخ : چه كنيم تا در نماز حضور قلب پيدا كنيم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط معمار حانیه نمایش پست ها
    یادمه یک زمانی انقدر با خدا بودم وایمان داشتم که همه بهم میگفتن حاج خانوم. هه

    اما الان 19 سالمه. اعتراف میکنم یکی خیلی دوست داشتم. شب وروزم شده بود اون.. سر نمازم دعا برای قسمت من شدنش.
    دعا دعا دعا. قران. حتی رفتم حرم امام رضا گفتم یا امام رضا بهم بدش. من زیاد حاجت خواستم ودادی اینم میخوام. اگر بهم بدی ایمانم قوی تر میشه

    اما بر عکس شد. خدا بدتر ازم گرفتش. الان 4 ماه نماز نمیخونم. از ته دلم خدا رو دوست دارم. اما مث کسی هست که با دوستش لج میکنه. با خدا لج کزدم

    مگه چی خواستم ازش ؟؟ چرا بهم ندادش؟ چرا شد مال یکی دیگه؟؟

    حالا شده یک عقده ونفرت از ادما.

    یک مشکل بزرگترم اینه. با خدا قهر کردم. . نعوذبالله میزنه سرم کفرم میگم.
    خیلی بهم ریخته وداغونم. احساس میکنم خدا نیست که نگام کنه وبگه دختر من پشتتم. احساس میکنم روش ازم برگردونده

    خیلی بار ها گناه کردم .توبه کردم. اما بازم ب هر دلیلی شکستم توبه رو.

    اون دختر با ایمان زیاد . حالا یک همچین ادمی شده.

    خودم از حال خودم بیزارم. خیلی وقتا میگم دختر تو که با نماز ارامش میگیری چرا نمیخونی؟ بعد به خودم میگم ول کن. شاید نخوندی خدا کمکت کرد.

    هزچند میدونم خدا نیازی به خونذن نماز ما نداره . همه چیز برای ماست.

    تورخدا کمکم کنید. میترسم از روزی که بی ایمان ترین بشم.

    سلام حانیه گلم
    خوبی؟؟
    راستش حرف دل من بود و وقتی این حرفاتو دیدم احساس کردم خود منی
    گاهی قسمتون نیست نمیدونم اسمشو قسمت بزارم یا تقدیر یا هر چیز دیگه ای دلیل اینکه این اتفاق هم میفته رو نمیدونم قبلنا بهش میگفتم حکمت خدا ولی الان اسمشو گزاشتم شانس بدم
    احتمالا من آدم درستی نباشم برای کمک کردن در این رابطه چون خودمم بهش گرفتارم
    فقط میتونم بگم کاش میشد که برگردیم به همون حالت ایمان اولیمون و همه چیزو از صفر شروع کنیم.این چیزیه که واقعا دلم میخواد و میبینم که تو هم نگرانشی ولی...

  12. 7 کاربر از پست مفید setayesh shb سپاس کرده اند .


  13. #7
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    معماري
    نوشته ها
    2,535
    ارسال تشکر
    10,246
    دریافت تشکر: 10,466
    قدرت امتیاز دهی
    32325
    Array
    معمار حانیه's: خواهش

    پیش فرض پاسخ : چه كنيم تا در نماز حضور قلب پيدا كنيم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط setayesh shb نمایش پست ها
    سلام حانیه گلم
    خوبی؟؟
    راستش حرف دل من بود و وقتی این حرفاتو دیدم احساس کردم خود منی
    گاهی قسمتون نیست نمیدونم اسمشو قسمت بزارم یا تقدیر یا هر چیز دیگه ای دلیل اینکه این اتفاق هم میفته رو نمیدونم قبلنا بهش میگفتم حکمت خدا ولی الان اسمشو گزاشتم شانس بدم
    احتمالا من آدم درستی نباشم برای کمک کردن در این رابطه چون خودمم بهش گرفتارم
    فقط میتونم بگم کاش میشد که برگردیم به همون حالت ایمان اولیمون و همه چیزو از صفر شروع کنیم.این چیزیه که واقعا دلم میخواد و میبینم که تو هم نگرانشی ولی...
    درست میگی عزیزم. اما نمیشه برگشت . چون واقعا بعضی وقتا تو عدات خدا شک میکنی. یکی خیلی غمگین. یکی خسلی شاد. یکی خیلی پولدار یکی خیلی فقیر. نمیدونم من که دارم بدتر از بین میرم
    من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،

    زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.

    (لوکوربوزیه)

  14. 4 کاربر از پست مفید معمار حانیه سپاس کرده اند .


  15. #8
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    شیمی معدنی
    نوشته ها
    120
    ارسال تشکر
    422
    دریافت تشکر: 232
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : چه كنيم تا در نماز حضور قلب پيدا كنيم؟

    سلام____________________امیدوارم حالتون خوبشه

    نمیخوام نصیحت کنم واسه همین توصیه میکنم داستان شیر و خرگوش که خیلیم معروفه رو از اول تا اخرش بخونین

    به نظرم شاید راهش صداقته ___________فقط با خودتون صادق باشین

    سهل شیری دان که صف ها بشکند
    شیر انست که خود را بشکند

    ابراهیم خواص گوید داروی دل5چیزاست:
    قران خواندن واندرو نگاه کردن وشکم تهی داشتن وقیام شب وتضرع به وقت سحرگاه وبا نیکان نشستن

    ازبایزید پرسیدند قدم اول(دقت کنین این فقط قدم اوله)معرفت چیست؟

    بایزید گفت: سی سال بود تا من میگفتم"
    خدایا چنین کن و چنان ده"
    چون به قدم اول معرفت رسیدم " گفتم:
    الهی...

    تو مرا باش " هرچه خواهی کن.

  16. 6 کاربر از پست مفید parsa_1988 سپاس کرده اند .


  17. #9
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    معماري
    نوشته ها
    2,535
    ارسال تشکر
    10,246
    دریافت تشکر: 10,466
    قدرت امتیاز دهی
    32325
    Array
    معمار حانیه's: خواهش

    پیش فرض پاسخ : چه كنيم تا در نماز حضور قلب پيدا كنيم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط parsa_1988 نمایش پست ها
    سلام____________________امیدوارم حالتون خوبشه

    نمیخوام نصیحت کنم واسه همین توصیه میکنم داستان شیر و خرگوش که خیلیم معروفه رو از اول تا اخرش بخونین

    به نظرم شاید راهش صداقته ___________فقط با خودتون صادق باشین

    سهل شیری دان که صف ها بشکند
    شیر انست که خود را بشکند

    ابراهیم خواص گوید داروی دل5چیزاست:
    قران خواندن واندرو نگاه کردن وشکم تهی داشتن وقیام شب وتضرع به وقت سحرگاه وبا نیکان نشستن

    ازبایزید پرسیدند قدم اول(دقت کنین این فقط قدم اوله)معرفت چیست؟

    بایزید گفت: سی سال بود تا من میگفتم"
    خدایا چنین کن و چنان ده"
    چون به قدم اول معرفت رسیدم " گفتم:
    الهی...

    تو مرا باش " هرچه خواهی کن.

    عزیز جان زیر دیپلم. بفرما بگو. من ادبیاتم زیاد خوب نیست.. نفهمیدم
    من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،

    زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.

    (لوکوربوزیه)

  18. 4 کاربر از پست مفید معمار حانیه سپاس کرده اند .


  19. #10
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    12,119
    ارسال تشکر
    25,003
    دریافت تشکر: 20,366
    قدرت امتیاز دهی
    2457
    Array

    پیش فرض پاسخ : چه كنيم تا در نماز حضور قلب پيدا كنيم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط معمار حانیه نمایش پست ها
    یادمه یک زمانی انقدر با خدا بودم وایمان داشتم که همه بهم میگفتن حاج خانوم. هه

    اما الان 19 سالمه. اعتراف میکنم یکی خیلی دوست داشتم. شب وروزم شده بود اون.. سر نمازم دعا برای قسمت من شدنش.
    دعا دعا دعا. قران. حتی رفتم حرم امام رضا گفتم یا امام رضا بهم بدش. من زیاد حاجت خواستم ودادی اینم میخوام. اگر بهم بدی ایمانم قوی تر میشه

    اما بر عکس شد. خدا بدتر ازم گرفتش. الان 4 ماه نماز نمیخونم. از ته دلم خدا رو دوست دارم. اما مث کسی هست که با دوستش لج میکنه. با خدا لج کزدم

    مگه چی خواستم ازش ؟؟ چرا بهم ندادش؟ چرا شد مال یکی دیگه؟؟

    حالا شده یک عقده ونفرت از ادما.

    یک مشکل بزرگترم اینه. با خدا قهر کردم. . نعوذبالله میزنه سرم کفرم میگم.
    خیلی بهم ریخته وداغونم. احساس میکنم خدا نیست که نگام کنه وبگه دختر من پشتتم. احساس میکنم روش ازم برگردونده

    خیلی بار ها گناه کردم .توبه کردم. اما بازم ب هر دلیلی شکستم توبه رو.

    اون دختر با ایمان زیاد . حالا یک همچین ادمی شده.

    خودم از حال خودم بیزارم. خیلی وقتا میگم دختر تو که با نماز ارامش میگیری چرا نمیخونی؟ بعد به خودم میگم ول کن. شاید نخوندی خدا کمکت کرد.

    هزچند میدونم خدا نیازی به خونذن نماز ما نداره . همه چیز برای ماست.

    تورخدا کمکم کنید. میترسم از روزی که بی ایمان ترین بشم.

    سلام به آبجی خانم

    فقط یک چیزی میتونم بگم اینم اینکه تجربه سختیه

    ولی مطمین باش بعدا خداوند انقدر بهت لطف و محبت میکنه که این موضوع میشه برات یه مشیت

    یعنی میگی ای کاش به درگاه خدا شکوه نمیکردم

    خدا هممونو دوست داره

    هرچی پیش میاد خیر بدونین حتی این موضوع هارو

    ​​


  20. 7 کاربر از پست مفید وحید 0319 سپاس کرده اند .


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا مشاوره ازدواج لزومی دارد؟
    توسط LaDy Ds DeMoNa در انجمن روانشناسی خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 13th December 2009, 08:34 AM
  2. نقش مذهب و روان درماني مذهبي در جسم و روان
    توسط MR_Jentelman در انجمن مقالات مذهبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd June 2009, 04:48 AM
  3. تخمين تابع مخار ج مذهبي
    توسط meisam_mgh در انجمن مقالات مذهبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 3rd May 2009, 07:49 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th March 2009, 02:45 AM
  5. مقاله: روانشناسی ومشاوره
    توسط diamonds55 در انجمن مرکز مشاوره روانشناسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th December 2008, 04:47 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •