جستجو:

هر وقت دل تنگ میشوم لبخند میزنم اینگونه حس می کنم که زندگی جریان دارد

هر وقت چشمان آیینه را تماشا میکنم تنها میگویمش خوب جان کمتر گریه کن اینجا یا اینجا فرقی ندارد کسی برای اشکهایت اهمیتی قائل نیست تنها مجبوری لبت را کش بدهی ولی نترس انکه کش دادن لب را یادت داده او نیز...

سال که میاید مهم نیست بلکه مهم انتخابهایت در سال جدید است

هیچ وقت بخاطر رفتن ادمهای اشتباهی غمگین نشو انکه میاید و زندگیت را زهر می کند لیاقتت را ندارد

ارامش را مدیون لحظاتی خواهی بود که طوفانی ترین زمانهای زندگیت را گذرانده ای
ایناز

http://dl.topnaz.com/2015/05/%D8%AC%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D8%B9%D8%B4%D9%82-8.jpg

https://sp.yimg.com/xj/th?id=OIP.Mb217da40fc4c8ff1c8cdb5f089d4dce0o0&pid=15.1&P=0&w=223&h=168
https://sp.yimg.com/xj/th?id=OIP.M01cb4c1e9a1ed3e9df52890ba133cf0fo0&pid=15.1&P=0&w=300&h=300
...

اسمش را میگذاریم...دوست مجازی ...

اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته...

خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند...

وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد ...

وقت میگذارد برایم...

شــنیــــدن درد دل یــــک مَــــــــرد. . .



"مَـــــــــــرد" می خـــواهـــد. . .



بــــاورکنیـــــد!!!!

http://anaface.ir/wp-content/uploads/511638673-parsnaz-ir.jpg

خنده هایم را قاب نمیگیرم
دیگر اب از سرم گذشته
زندگی میکنم
هر چند میخواهم امید را تا ابدیت در دلم شعله ور نگه دارم
روزش که برسد انکه باید باشد خواهد بود

اغاز را با پایان برابر میدانم
ولی این دل که میداند
انکه باید میامده سالهاست راه رفتن را انتخاب کرده
پس نشسته ام بر سنگی
شاید دیدمش
نامش را صدا زدم
انوقت شاید بغلش کردم
یا مثل خودش بگذارم و بروم

با پاییز سر یک میز نشسته ام
قهوه ای تلخ را با هم مینوشیممیداند
بیا سیگاری مهمانم باش
اینجا سرهردوربرگردان عشق ممنوع است

http://www.8pic.ir/images/qbb2w2wmihd0yajdjktg.jpg

هر وقت یکی میخواد بره دلم میگیره اما خیلی وقته فهمیدم سربارم پس بهتر که سکوت کنم

http://www.niloblog.com/files/images/s72tqgusuya6wi5inoq.jpg
http://images.persianblog.ir/430460_9AekKmNe.jpg

Hichvaqt nakhah bab eile afrad bashy khodet bash

حرفهای ناگفته را در کتابخانه جا گذاشتم
خاکش را گاهی با دستمالی میگیرم
اما این روزها با دیدن دهان نیمه باز ادمها
هوس حرف زدن میکنم
بیا کتاب مرا ورق بزن
اما اخرش هیچ نگو

آیناز

دیگه یاد گرفتم سرد بودن میدونی من ولی ترجیح میدم بجای اینکه مثل تو دل بشکنم لبخند بزنم تا ادمی به زندگیش ادامه بده نه اینکه از ترس تنهایی یه دل بشکنم

لبخند بزن همیشه روزی که نیستم هم لبخند بزن

دیگه یاد گرفتم نباشم اینجوری میخندم به فراموش شدنم

لبخند میزنم حتی اگر تنهاترین هم باشم نبض زندگی با من یا بی من میگذرد

دلم نگیر انکه دیروز تو را میخواست رفت پس دلم نگیر از رفتن انکه دوستت نداشت

ﺑﺨﻮﻧﯿﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ
ﺩﺧﺘﺮ : ﺧﺎﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺗﻨﻬﺎﻡ ﻧﺬﺍﺭ ﻣﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ
ﭘﺴﺮ : ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺑﯿﻦ ﻣﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﺱ
ﺩﺧﺘﺮ : ﭼﺮﺍ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﭘﺴﺮ : ﻣﻦ ﮐﺲ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺭﻭ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ
ﭘﺴﺮ ﮔﻮﺷﯽ ﺭﻭ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩ
ﺩﺧﺘﺮﮎ ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ...

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ
ﻓﺮﺩﯼ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ
ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﺩﻭﺍﻡ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﯾﺪ 

http://cdn.nicefun.ir/1/1425074979167391_thumb.jpg